به سايت وكالت خوش آمديد :: ماجرای چت کردن دردسر ساز
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
ماجرای چت کردن دردسر ساز
 

تهران امروز: لجبازي يك جوان هنگام چت كردن حادثه تلخي براي او رقم زد. در اين حادثه پسر 20ساله به خاطر شكستگي پا و كمر راهي بيمارستان شد.

يكم اسفند ماه ـ پدر يك دختر جوان به دادسراي صادقيه رفت و از پسر مصدومي كه در بيمارستان بستري شده است به جرم مزاحمت براي خانواده‌اش شكايت كرد.اين مرد به ماموران گفت: «شب گذشته ساعت هفت و سي دقيقه از محل كار به خانه‌ام رفتم. وقتي در خانه را گشودم متوجه وجود پسر غريبه‌اي داخل يكي از اتاق‌ها شدم كه مشغول بحث كردن با دختر و همسرم بود. از آنجايي كه من بسيار عصباني بودم همين كه به طرف او رفتم پسر جوان از ترس از پنجره خود را به پايين پرتاب كرد.من نيز مجبور شدم براي پسر مزاحم يك آمبولانس گرفته و او را به بيمارستان برسانم».

با اظهارات مرد شاكي تحقيقات از جوان مصدوم توسط ماموران كلانتري 135 كه در محل حادثه حضور داشتند ادامه يافت. جوان مصدوم كه در حال حاضر دچار شكستگي پا و كمر شده است به دليل وخامت حال جسماني قادر به صحبت كردن نيست.بنابراين گزارش دختر 16 ساله اين خانواده در پاسخ بازپرس موسوي در خصوص علت و انگيزه ورود پسر جوان به خانه آنان گفت: «شب گذشته ساعت هفت شب در حال چت كردن در اينترنت بودم كه متوجه شدم يكي از چراغ‌ها روشن شده است و مرتب اسم و آدرس مرا مي‌پرسد پس از آشنا شدن با وي كه خود را الناز معرفي مي‌كرد از من خواست تا براي ديدار با يكديگر بيرون برويم. من نيز برايش نوشتم چنين درخواستي امكانپذير نيست.او كه اصرار بر اين خواسته‌اش داشت به من گفت اگر تو نيايي من مي‌آيم. من هم كه همه چيز را به شوخي گرفته بودم آدرس خانه را براي او چت كردم». دختر جوان در ادامه اظهاراتش گفت: «من كه اصلا باور نمي‌كردم شخصي كه با او چت كرده‌ام پسر باشد و چنين كاري بكند. با بي‌اعتنايي از محيط چت خارج شدم. تا اينكه چند دقيقه بعد پسر جواني پشت در خانه ما بود و دستش را از روي زنگ بر نمي‌داشت تا اينكه به خاطر ترس از آبروريزي در خانه را باز كردم و او خود را به داخل خانه ما انداخت. هرچه من و مادرم از او خواستيم كه از خانه‌مان خارج شود او اصرار مي‌كرد كه بالاخره بالجبازي حرفش را به كرسي نشاند . تا اينكه با آمدن پدرم او از ترس خود را از پنجره به پايين پرت كرد».در حال حاضر پسر جوان در بيمارستان بستري است و تحقيقات پيرامون حادثه ادامه دارد.