به سايت وكالت خوش آمديد :: اعتراف خونسردانه آدمكش حرفه اى دردادگاه
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
اعتراف خونسردانه آدمكش حرفه اى دردادگاه
 

گروه حوادث روزنامه ایران: گردانندگان شبكه آدمكشى «سياه» كه با تجهيزات جنگى چهار مرد را در شهريار به گلوله بسته اند، از سوى قضات دادگاه كيفرى استان تهران محاكمه شدند.
سردسته خونسرد اين گروه جنايتكار وقتى پشت تريبون دفاع ايستاد، در حالى كه لبخند مى زد، پذيرفت در همه ۴ جنايت خودش ماشه اسلحه را چكانده است.ساعت ۱۹ غروب ۲۵ شهريور ماه سال جارى، ۴ پسر در حالى كه به صورت خود نقاب كشيده بودند، با ۲ اسلحه كلاشينكف و۳ سلاح كمرى به طلافروشى اى واقع در فردوسيه شهريار حمله كردند.


دزدان نقابدار وقتى با مقاومت مرد طلافروش مواجه شدند، وى را هدف گلوله قرار دادند و همزمان با جمع آورى طلاها از ويترين با تيراندازى هاى هوايى سعى كردند از مردمى كه براى هواخواهى دور جواهرفروشى حلقه زده بودند، زهر چشم بگيرند.وقتى مرد قنادى به نام على اصغر از بالاى پشت بام به سمت دزدان سنگ و آجر پرتاب مى كرد، با شليك شدن گلوله اى و اصابت آن به سرش از پاى درآمد و سارقان نقابدار سوار بر موتوسيكلت و در حالى كه ۲ كيلو طلا دزديده بودند، گريختند.۴۸ ساعت از اين سرقت مرگبار نگذشته بود كه گروه هاى عملياتى پليس آگاهى شهريار توانستند با شناسايى دزدان نقابدار در باغ پزشكى، آنان را محاصره و با استفاده از اصل غافلگيرى بازداشتشان كنند.مرد ۳۴ ساله اى به نام «سيامك» وقتى خود را در بند پليس ديد، بدون اين كه سعى كند مسير تجسس هاى قضايى و پليسى را سردرگم كند، براحتى پذيرفت طراح اصلى سرقت مسلحانه بوده است و اعضاى خانواده اش را مجبور كرده به همراه او باشند.
وقتى اين قاتل خونسرد ادعا كرد مرد قناد را بدون هدف گيرى و اتفاقى به قتل رسانده است، در بازجويى ها با اعترافات هولناكى پرده از جزئيات ۳ جنايت خاموش برداشت كه در همه اين قتل ها قربانيان را هدف گلوله قرار داده است.گروه تحقيق در بررسى هاى خود پى بردند كه سيامك در نخستين جنايتش كه روز ۲۹ تير ماه سال ۸۴ رخ داده است، از سوى داماد مرد ۴۴ ساله اى به نام احمد بابايى اجير شده است تا در ازاى دريافت ۷ ميليون تومان، وى را به قتل برساند.قاتل خونسرد پذيرفت كه اين مرد مصالح فروش را در يكى از باغ هاى شهريار به قتل رسانده و دوستش به نام سعيد او را همراهى كرده است.
اين تجسس ها فاش كرد روز سوم فروردين ماه سال ۸۵ مرد ۳۹ ساله اى به نام اكبر ابوالقاسمى نيز در يك باغ با اصابت گلوله اى به شكمش به قتل رسيده است و سيامك ادعا كرد هيچ اختلاف مالى اى با قربانى نداشته است و او بى گناه و تنها به خاطر دوستى با يك آشنا از پاى درآمده است.قاتل خونسرد گفت كه ۲۳ ارديبهشت ماه سال جارى مرد ۴۲ ساله ديگرى به نام عبدالرضا رهنما را در باغ آشنايى به قتل رسانده و همزمان با آن بدهكارش به نام سيدتقى را زخمى كرده است.با اين اعترافات «سياه»، وقتى مشخص شد همدستان سيامك در سرقت از جواهرفروشى دخالتى در ۴ قتل نداشته اند، پليس، سعيد و داماد ناخلف نخستين قربانى قاتل خونسرد را بازداشت كرد.از اين شبكه مخوف، تجهيزات خاص جنگى به همراه اسلحه هاى دست ساز به دست آمد و پرونده در اختيار دادگاه كيفرى استان تهران قرار گرفت.
> محاكمه فوق العاده


روز چهارشنبه، دوم اسفند ماه سال جارى، قاتل خونسرد و دو همدستش در محاكمه فوق العاده در برابر قاضى عزيز محمدى (رئيس شعبه ۷۱) و ۴ قاضى مستشار رحيمى، افتخارى، عبدالهى و سالارى ايستادند تا از خود دفاع كنند. قاتل ۴ مرد بدون ترس گفت: «ابتدا بايد بگويم همه قتل ها را خودم انجام دادم و قصاص را با جان و دل پذيرا هستم.احمد بابايى را نمى خواستيم به قتل برسانيم، سعيد بود كه به پر و پاى من پيچيد. او به درخواست داماد احمد و پولى كه به وى پيشنهاد داده شده بود، خواست همراهش باشم. به سمتش دويدم و شليك كردم. خودم ديدم احمد روى زمين افتاد و ديگر نفس نكشيد. نمى دانم چرا مى گويند سعيد او را با گلوله كشته است، مطمئن هستم خودم احمد را كشتم.»
قاتل خونسرد كه خيلى شفاف و همراه با بذله گويى به بيان جزئيات قتل ها ى دوم و سوم پرداخت گفت: آخرين جنايت ناخواسته بود بى پولى بددردى است. بارها به همين سعيد (اشاره به متهم ديگر) گفتم كارى براى من دست و پا كند. بنا هستم و نمى خواهم اينجا دروغ بگويم، وقتى ديدم پولى نمانده است، از برادرانم خواستم بى قيد و شرط من را در سرقت مسلحانه از جواهرفروشى همراهى كنند. در فرار از طلا فروشى چون تنها تيرانداز و ميداندار بودم، تير هوايى شليك مى كردم. ناگهان ديدم سمت من آجر پرت مى شود. نديدم كه قناد محله مان است، يك سايه بود و تير هوايى زدم تا بترسد، اما انگار تير به سرش خورد و قاتل او نيز شدم.»وقتى قاتل خونسرد جزئيات جنايت هايش را پذيرفت، سعيد پشت تريبون ايستاد و گفت: مهران دوستم بود و با آوردن بهانه هايى خواست پدرزنش را به قتل برسانيم. ۴ ميليون تومان از او گرفتم و هنوز ۳ ميليون طلبكارم كه اگر آزاد شوم، مى گيرم. روز قتل، احمد روى زمين افتاده بود كه او را به رگبار بستم. نمى دانم با گلوله هاى من كشته شده يا سيامك او را كشته است.
وقتى داماد ناخلف در جايگاه ايستاد، هرگونه دخالت در توطئه قتل پدرزنش را نپذيرفت و گفت: «من اختلافى با حاج احمد نداشتم. او پدرزنم بود و اين دو مرد دروغ مى گويند.»