به سايت وكالت خوش آمديد :: نقشه خطرناك براى نيامدن هوو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
نقشه خطرناك براى نيامدن هوو
 
گروه حوادث روزنامه ايران: زن جوان وقتى فهميد شوهرش قصد دارد همسر دوم اختيار كند دست به انتقامجويى زد. اين زن با حضور در محل كار زن مورد علاقه همسرش پارچ اسيد را به او پاشيد.
ساعت ۱۴ و ۳۰ دقيقه ۱۱ آذرماه جارى مأموران كلانترى ۱۱ اسلامشهر در تماس تلفنى از يك اسيدپاشى در آرايشگاه زنانه باخبر شدند.
يك اكيپ از مأموران بلافاصله به آرايشگاه رفته و تحقيقات خود را در اين باره آغاز كردند. بررسى هاى نخست نشان مى داد بر روى صاحب آرايشگاه و دو تن از شاگردانش اسيد پاشيده اند.
اين ۳ زن بلافاصله توسط اورژانس به بيمارستان منتقل شدند و تحقيقات از زنانى كه در آرايشگاه حضور داشتند، آغاز شد.
يكى از شاهدان حادثه اسيدپاشى در اين باره گفت: چند دقيقه قبل بود كه زنى جوانى وارد آرايشگاه شد. او از من سراغ صاحب آرايشگاه را گرفت. به او گفتم من مشترى هستم و كسى را نمى شناسم. در همين زمان يكى از كسانى كه در آرايشگاه كار مى كرد به طرف ما آمد و آن زن با او صحبت كرد.
اين زن كه از مدتى قبل در آرايشگاه مشغول به كار است در بازجويى ها گفت: معمولاً ساعت ۱۴ و ۳۰ دقيقه ناهار مى خوريم. من در حال خوردن ناهار بودم كه متوجه شدم زنى با در دست داشتن يك پارچ وارد آرايشگاه شد و از من سراغ صاحب آرايشگاه را گرفت از آنجا كه خيلى از مشتريان تنها از صاحب آرايشگاه وقت مى خواهند به او گفتم: او در طبقه بالا ناهار مى خورد.
وى افزود: چند دقيقه بعد بود كه آن زن از پله ها بالا رفت و من با شنيدن صداى جيغ و فرياد صاحب آرايشگاه و دو نفر از كارمندان متوجه شدم كه حادثه اى رخ داده است. با اين اطلاعات مأموران از صاحب آرايشگاه و ۲ زن ديگر در بيمارستان تحقيق كردند.
صاحب آرايشگاه در بازجويى ها گفت: زن اسيدپاش را مى شناسم. او زن بدبينى است و فكر مى كند شوهرش مى خواهد با من ازدواج كند.
وى گفت: چند سال پيش پدرم و شوهر اين زن خانه اى را به صورت شريكى ساختند. ۲ سالى همسايه بوديم ولى زن او كه خيلى بدبين بود، زندگى را براى همه به جهنم تبديل كرده بود به همين خاطر آنها از خانه رفتند و ديگر از آنان خبرى نداشتم.
مأموران با دستور داديار شعبه ۵ دادسراى اسلامشهر تحقيقات خود را براى دستگيرى متهم آغاز كردند.
سرهنگ ميرى ـ فرمانده انتظامى اسلامشهر ـ پس از شناسايى زن اسيدپاش به يك اكيپ از مأموران مأموريت داد تا اين زن را دستگير كنند.
نيمه شب ۱۲ آذرماه زنى با چهره سوخته به كلانترى مراجعه كرد و به سرهنگ اميرسردارى گفت: من بودم كه در آرايشگاه به اسيدپاشى اقدام كرده ام و حالا هم به علت فشارهاى روحى در لبه پرتگاه مرگ و زندگى قرار دارم. اين زن بلافاصله به بيمارستان منتقل شده و تحت مداوا قرار گرفت.
وى در بازجويى ها گفت: چند سال پيش ازدواج كردم و دو فرزند دارم. از همان روزهاى اول زندگى مشترك، شرايط خوبى داشتيم. شوهرم با من مهربان بود و من علاقه زيادى به او داشتم تولد دو فرزندم براين عشق و علاقه افزود. زن اسيدپاش اظهار كرد: تا اين كه چند سال قبل شوهرم با مشاركت پدر صاحب آرايشگاه خانه اى دوطبقه ساختند و ما ساكن آنجا شديم. همان زمان متوجه تغييراتى در اخلاق شوهرم شدم و بعد از مدت كوتاهى پى بردم شوهرم و دختر آن مرد مى خواهند با هم ازدواج كنند.
زن با گريه گفت: چندبار از آنها خواستم كه از اين تصميم منصرف شوند ولى فايده اى نداشت تا اين كه شوهرم را وادار كردم از آن خانه برويم به اين اميد كه اين دورى موجب آرامش زندگى ام شود، ولى اشتباه مى كردم. شوهرم از مدتى قبل به صورت علنى به من گفت قصد ازدواج با آن زن را دارد و من بايد از او جدا شوم.
زن اسيدپاش گفت: وقتى ديدم هيچ راهى برايم باقى نمانده تصميم گرفتم از زنى كه زندگى ام را به هم ريخته است انتقام بگيرم. با يك پارچ اسيد به آرايشگاه رفتم اسيد را به طرف آنها پاشيدم ولى مقدارى از آن به صورتم ريخت.
به گزارش خبرنگار ما اين زن با صدور قرار وثيقه از سوى داديار شعبه ۵ دادسراى اسلامشهر روانه زندان شد و تحقيقات نهايى در اين زمينه ادامه دارد.