گروه حوادث ايران: يك مرد كارخانه دار كه با دادن وعده ازدواج به دختر جوانى، او را قربانى نيت شيطانى خود كرده بود، در آستانه صدور حكم سنگينى قرار گرفت.
اين مرد وقتى سوار بر خودرو اش، دخترى را سوار كرد با ادعاى اينكه زن و بچه اى ندارد به فريب طعمه اش پرداخت.
چندى پيش، دختر جوان در حالى كه گريان بود و مردى را نفرين مى كرد نزد پليس رفت و گفت كه از سوى مرد ثروتمندى اغفال شده است.اين دختر ۱۹ ساله وقتى فاش كرد مرد كارخانه دار به او قول عروسى با همه آرزوهاى يك تازه عروس داده است در برابر قاضى ساعى از شعبه ۷۷ دادگاه كيفرى استان تهران و چهار قاضى مستشار قرار گرفت و بازجويى شد.
دختر جوان به پنج قاضى گفت: «مدتى پيش من و دوستم در يكى از خيابان هاى تهران بوديم كه خودروى پژو ۲۰۶ با دو سرنشين جوان و شيك پوش جلوى پايمان توقف كرد و آن دو خواستند با ما آشنا شوند.»
وى افزود: «آن دو پسر خاله بودند و من با يكى از آنها كه پشت فرمان بود و مى گفت كارخانه دار است آشنا شدم، بارها من و اين پسر به گردش و تفريح رفتيم به يكديگر ابراز علاقه كرديم تا اين كه او به تنهايى خواستگارى ام كرد و توانست اعتمادم را جلب كند. در اين مدت خيلى به او علاقه مند شده بودم، چند بارى من را به كارخانه اش برد تا اين كه به خانه اش در سعادت آباد دعوت كرد، اعتماد زيادى به وى داشتم پذيرفتم همراهش به آنجا بروم تا خانواده اش من را ببينند.»
اين دختر ادامه داد: وقتى به خانه شان مى رفتم تصورم اين بود كه مادر و اعضاى ديگر خانواده اش باشند اما او تنها بود و در داخل خانه چهره ديگر اين پسر را ديدم.»
وقتى جزئيات سرنوشت اين دختر نزد قضات فاش شد، او افزود: «به من وعده داد كه بزودى با يكديگر ازدواج مى كنيم تا اين كه در يكى از قرارهايمان نزدم به گريه افتاد طورى كه من نيز همراهش گريه كردم. او از يك بيمارى حرف زد و گفت كه سرطان خون دارد و نمى تواند با من ازدواج كند. از من خواست سراغ زندگيم بروم و عذرخواهى كرد، به اندازه اى جدى بود كه پذيرفتم بعد با ادعاى اين كه بايد به كانادا برود تلفنش را قطع كرد و من تنها ماندم.
مدتى گذشت. نگرانش بودم تا اين كه به خانه پسرخاله اش زنگ زدم، مادرش گوشى را برداشت مى ترسيدم خبرمرگ او را بشنوم با كلى اضطراب از خاله اش پرسيدم كه بيمارى خواهرزاده اش در چه مرحله اى است. واقعاً خبر بدى شنيدم، او تعجب كرده بود و گفت كه خواهرزاده اش نه تنها بيمارى سرطان ندارد بلكه همراه زن و بچه اش به راحتى زندگى مى كند.
خانه خراب شدم، او من را فريب داده بود، خواستار رسيدگى به اين پرونده هستم.» قضات دادگاه كيفرى استان تهران با اين ادعاهاى تلخ، مرد فريبكار را احضار كردند و وى در بازجويى ها ابتدا هرگونه آشنايى با اين دختر را نپذيرفت تا اينكه نتايج تحقيقات را ديد و با ابراز پشيمانى ادعا كرد با دختر جوان در حد دوستى آشنايى دارد اما هيچ گاه او را به خانه اش نبرده است.»
بنابه گزارش خبرنگار جنايى ما قرار است به زودى با توجه به مدارك علمى و تحقيقات غير قابل انكار حكم سنگينى در خصوص مرد كارخانه دار به خاطر اقدام سياهش صادر شود.