جلسه‌ي دوم رسيدگي به اتهام جوان متهم به قتل در يك نزاع خياباني صبح امروز با حضور ‌٥ قاضي (كوه كمره‌اي، رحيمي، گنجي، تردست و باقري) در شعبه‌ي ‌٧٤ دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد.


به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، جلسه‌ي اول دادگاه با درخواست وكيل متهم براي احضار شهود (محمد، علي و حسين) تجديد شده بود كه در جلسه‌ي امروز فقط يكي از شهود مورد نظر وكيل متهم حضور داشت.


در اين جلسه‌ي رسيدگي، چند تن از شهود به دعوت دادگاه و يكي از شاهدان به دعوت وكيل متهم به بيان آنچه از جريان حادثه ديده بودند، پرداختند؛ اسماعيل به عنوان شاهد پس از اداي سوگند در رابطه با صحنه‌ي قتل، گفت: من دقيقا وسط درگيري رسيدم و سعي داشتم دعوا را آرام كنم كه او (متهم) با ماشين مسافركشي رسيد و از دوستش محمد پرسيد كه چه اتفاقي افتاده؟ من به محمد گفتم بگو چيزي نشده اما او پايين رفت و مسافرها را پياده كرد و برگشت.


وي افزود: در درگيري، جواد (متهم) يك ضربه به گردن مجيد (مقتول) وارد كرد و او روي زمين افتاد و جواد فرار كرد. ما مجيد را به بيمارستان برديم.


در ادامه‌ي جلسه «صغري»، همسايه‌ي مقتول به عنوان گواه و شاهد پس از اداي سوگند، اظهار داشت: من درگيري اول را ديدم و با تصور اين كه دعواي خانوادگي است و به ما مربوط نيست، به خانه رفتم اما بعد زماني رسيدم كه مقتول غرق خون روي زمين افتاده بود و هيچ ماشيني براي بردن او نگه نمي‌داشت.


در ادامه، «منصور» شاهد ديگر ماجرا نيز درباره‌ي روز حادثه، توضيح داد: من در حياط بودم كه سر و صدايي شنيدم و با عجله بيرون آمدم ديدم درگيري رخ داده و متهم و يك نفر ديگر آنجا بودند و مجيد با دوست او و متهم با برادر مجيد (حيدر) درگير بودند و مجيد برادرش را هل داد و با سر به طرف شكم متهم رفت و او هم با چاقو به گردن او ضربه وارد كرد.


وكيل متهم از منصور (شاهد) سوال كرد: شما گفتيد كه رابطه خادم و مخدومي با مقتول نداريد در حالي كه پدر مقتول در آژانس شما مشغول به كار است؟ كه شاهد در پاسخ گفت: صاحب آژانس من نيستم بلكه برادر كوچكم است و خانواده‌ي مقتول نيز بعد از قتل از محله ما رفته‌اند.


در ادامه‌ي جلسه، متهم با حضور در جايگاه و تكرار حرف‌هاي جلسه‌ي اول، بيان كرد: قتل را قبول ندارم و شهود راست نمي‌گويند. من تنها چاقو را پرت كردم و يك ضربه‌ي به برادر كوچك‌تر مجيد زدم و چون شلوغ شده بود و فاميل‌هاي آنها ما را دنبال مي‌كردند، فرار كرديم و با موتور از صحنه دور شديم.


قاضي كوه كمره‌اي با اشاره به اظهارات متهم در پرونده، پرسيد: شما در اولين مرحله‌ي دستگيري اقرار و اعتراف كرده‌ايد در صفحات ديگر پرونده ضمن بيان مشروح درگيري اقرار كرده‌اي كه با چاقو مجيد را زده‌اي و در مواجهه‌ي حضوري نيز اين عمل را قبول كرده‌اي، آيا اتهام قتل را قبول داري يا خير؟ كه متهم با رد اتهام قتل گفت من زير فشار در بازپرسي اعتراف كرده‌ام.


در ادامه‌ي جلسه، «علي» تنها شاهد دعوت شده از سوي وكيل متهم در جايگاه حاضر شد و گفت: زماني كه دعواي اول شروع شد، من دور بودم و دوستانم مانع از رفتن من به سمت دعوا شدند. وسط دعوا ديدم جواد با دوستش آمدند؛ من حدود ‌٣� متر فاصله داشتم؛ ديدم كه هر دو چاقو داشتند اما نديدم كه چه كسي ضربه را وارد كرده است.


حسين رامياد، وكيل متهم در دفاع از موكل خود، گفت: هر چند از سه نفر شاهد دو نفر آنان در اين جلسه حاضر نشده‌اند، اما به لحاظ اهميت موضوع و كشف حقيقت، موكدا استدعا دارم كه دادگاه حداقل يك بار ديگر در مورد احضار دو شاهد ديگر اقدام كنند كه با تكميل تحقيقات واقعيت روشن شود.


وي افزود: شرايط صحنه به ضرر موكل بوده اما واقعيت غير از اين است زيرا قتل در شرايط بسيار پر ازدحامي رخ داده و تشخيص دقيق آن آسان نيست و تقاضا دارم ضمن اعلام بي‌گناهي موكل در اين مورد تحقيقات بيشتري صورت گيرد.


به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، در جلسه‌ي اول رسيدگي به اين پرونده خاكي نماينده‌ي دادستان جواد را متهم به قتل عمدي مجيد در قرچك ورامين در تاريخ ‌١٤/١٢/٨٣ دانسته و براي وي تقاضاي كيفر قانوني كرد و اولياي دم نيز تقاضاي قصاص مقتول را داشتند. هم‌چنين نظريه‌ي پزشكي قانوني علت مرگ را ضربه‌ي جسم نوك تيز و برنده به جمجمه مقتول دانستند و ساير شهود حاضر در جلسه اول نيز تنها شاهد دويدن جواد از محل حادثه بودند و صحنه‌ي قتل را نديده بودند.