به سايت وكالت خوش آمديد :: شرايط اقتصادي در عقد نکاح
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
   English Arabic Chinese (Simplified) French German Russian Spanish

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
چهارشنبه - ۲۴ شهريور ۱۳۸۹ شرايط اقتصادي در عقد نکاح
نويسنده : منوچهر قوامي، قاضي بازنشسته -نقل از نشریه ماوی
هرگاه زوجه هنگام عقد نکاح از عدم تمکن مالي و شرايط اقتصادي زوج مطلع باشد آيا مي‌تواند به استناد حق حبس از ايفاي وظايف زناشويي امتناع کند؟
چنانچه هنگام عقد نکاح زوج تمکن مالي نداشته و زوجه از اين امر آگاه بوده و مهريه حال باشد، آيا زوجه مي‌تواند به استناد حق حبس از تمکين و ايفاي وظايف زناشويي تا گرفتن مهريه خودداري کند؟
براي پاسخگويي به اين سؤال، ابتدا بايد توجه داشته باشيم که قوانين مربوط به موضوع‌هاي خانوادگي مانند قرابت، نکاح، طلاق، حضانت و نگهداري و تربيت اطفال که بنياد جامعه را تشکيل مي‌دهند، مربوط به مصالح اجتماعي بوده و تابع قوانين و مقررات آمره و اجتناب‌ناپذير هستند. بنابراين عقد نکاح هم که براساس رضايت زوجين و به قصد تشکيل خانواده و زندگي مشترک و نگهداري و تربيت فرزندان واقع مي‌شود با مصالح عمومي جامعه مرتبط است. ‌
‌در تمامي عقود رضايي که با توافق طرفين منعقد مي‌شوند، دو طرف به‌آساني مي‌توانند با توافق يکديگر عقد را بر هم زده و حتي آثار آن را زايل نمايند؛ اما انحلال زندگي مشترک زناشويي مستلزم پيروي از قواعد و تشريفاتي است که حکومت آن را با هدف جلوگيري از متلاشي شدن خانواده وضع نموده است و حتي با انحلال نکاح آثار به جاي مانده از آن را (مانند انتساب فرزندان مشترک به والدين) نمي‌توان از بين برد و چون بين مهريه و پيوند زناشويي رابطه عليت وجود ندارد و نبايد عقد نکاح را با خريد و فروش يا ساير عقود معوض قياس کرد، قانون‌گذار در مواد 10811، 10872 و 11003 قانون مدني مقرراتي را پيش‌بيني کرده که به طور حتم حاکي از آن است که وضعيت مهريه ارتباطي با اصل نکاح و طلاق ندارد.
در نتيجه، خانمي که اطلاع دارد خواستگار وي قادر به پرداخت نفقه نمي‌باشد و با اين وصف به عقد ازدواج او درمي‌آيد، نه تنها نمي‌تواند به لحاظ عدم استطاعت زوج از ايفاي وظايف زناشويي خودداري نمايد؛ بلکه مجاز به استفاده از حق حبس هم نيست و به همين جهت موظف است پس از عقد با درخواست زوج به ايفاي وظايف زناشويي اقدام کند و در غير اين صورت ناشزه محسوب خواهد شد.
از آيه شريفه <لا تمسکوهن ضرار التعتدوا> و قاعده <لاضرر> چنين استنباط مي‌شود که اگر کسي براي دستيابي به حق خود راهي را انتخاب کند که موجب ضرر ديگري شود، در حالي که مي‌توانست از طريق ديگري که ضرري را متوجه کسي نسازد، به آن حق يا امتياز دست يابد، اين عمل مذموم و ممنوع است و به ضرر غير مي‌باشد. بنابراين خانمي که يکي از مقاصد وي از ازدواج تحصيل مهريه است، بايد مردي را به همسري برگزيند که هنگام عقد نکاح متمکن باشد؛ چراکه وي با علم و اطلاع از اين که زوج متمکن نيست نمي‌تواند حق حبس براي گرفتن مهريه را به ضرر زوج اعمال نمايد.
از سوي ديگر، قاعده <عدل و انصاف> که بر رعايت موازنه در امور استقرار دارد و ناشي از وجدان و فطرت انساني است و همان حق حبس زوجه را تجويز مي‌نمايد، به خانمي که دانسته و عالمانه به عقد مردي درآمده که فاقد درآمد کافي و قدرت و استطاعت مالي است اين اجازه را نمي‌دهد که از ايفاي وظايف زناشويي سرباز زند.
اين قاعده فقهي دلالت بر اين دارد که هر کس به ضرر خود اقدامي کند، در مورد اين عمل کسي در مقابل او مسئوليت مدني ندارد. طبق اين قاعده خانمي که با آگاهي از وضعيت همسرش و علم به اين که هنگام عقد نکاح فاقد استطاعت مالي است با او ازدواج نموده، مبادرت به اقدام عليه خود کرده است و نمي‌تواند الزام و مسئوليت زوج را به پرداخت فوري مهريه بخواهد؛ بلکه مکلف است ضمن ايفاي وظايف زناشويي تا زمان قدرت و استطاعت زوج به پرداخت مهريه منتظر بماند.
به‌علاوه، چنانچه زوجه بپذيرد که مهريه‌اش مؤجل (مدت‌دار) باشد، در واقع به طور ضمني حق حبس خود را ساقط کرده است. به اين ترتيب، از آنجا که وي مي‌داند زوج توانايي و قدرت تأديه مهريه را ندارد، پس پذيرفته است که مهريه خود را زماني از زوج مطالبه کند که او قادر به پرداخت آن باشد.
‌در حال حاضر سردفتران ازدواج در نکاح‌نامه قيد مي‌کنند که مهريه بر ذمه است که زوج بايد <عندالقدره و الاستطاعه> بپردازد.
پي‌نوشت‌ها:
1-ماده 1081 قانون مدني:
<اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تأديه مهر در مدت معين نکاح باطل خواهد بود، نکاح و مهريه صحيح؛ ولي شرط باطل است.>
2-ماده 1087 قانون مدني:
<اگر در نکاح دايم مهر ذکر نشده يا عدم شرط شده باشد، نکاح صحيح است و طرفين مي‌توانند بعد از عقد مهر را به تراضي معين کنند و اگر قبل از تراضي بر مهري معين بين آنها نزديکي واقع شود، زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.>
3-ماده 1100 قانون مدني:
<در صورتي که مهرالمسمي مجهول بوده يا ماليت نداشته يا ملک غير باشد، در صورت‌هاي اول و دوم زن مستحق مهر‌المثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل يا قيمت آن خواهد بود؛ مگر اين که صاحب مال اجازه نمايد.>
 
 
   
       
نظر شما در مورد این خبر
نام
 
نظر
 
 
  
       
نظر کاربران در مورد این خبر :
حسین
نام :
 
یک سوال ... وقتی که شخصی می خواهد زمین ویا هر ملکی بخرد فروشنده تازمانی که راهی برای تامین بهای ملک معین نشود تحت هیچ شرایطی هیچ سندی را ردو بدل و امضاء نمی کند حالا یا چک یا سفته و یا پول نقد باید وجود داشته باشد که سندی توسط فروشنده امضاءشود اما چگونه است که در ازدواج بدون اینکه هیچ گونه راهی برای تامین مهریه تعیین شود سند ازدواج را امضاء می کنند ؟ بالاخره سند ازدواج هم نوعی قرارداد هست که به امضاء طرفین می رسد . و سندی تعهد آور محسوب می شود ؟ نظرشما چیست ؟
نظر :
 

محمد
نام :
 
مهم این است که از دیدگاه چه کسی به موضوع مهریه نگاه کنیم از دیدگاه زوج و یا زوجه ؟ همین امر مناقشه برانگیز است .
نظر :
 

نام :
 
چگونگیه ازدواج در فرانسههق یک موقیم فرانسه است چیست چگونگیه ازدواج در فرانسه
نظر :
 

امیر حسین چاوشی - وکیل دادگستری
نام :
 
جناب آقای قوامی
مطلب فوق را خواندم . تحلیل جالبی است . اما در نهایت رعایت احترام و اختصار با نظر جنابعالی با عنایت به موارد ذیل مخالفم :
مستحضرید :
1 - جنجنال تعدیل و کاهش مهریه حسب استناد های شرعی و فقهی خلاف شرع اعلام گردید
2 - در اصل مهریه حین العقد نقد می باشد و این زوجه است که به خواستگار خود برای تادیه فرجه می دهد که مهریه خود را عند المطالبه طلب نماید
3 - زوج نیز با تقبل دینی « مهریه ای » که خارج از توان پرداخت نقدی وی بوده در حقیقت اقدام برعلیه خود نموده است در این شرایط قطعاً حق حبس به قوت خود باقی خواهد بود
اما
4 - عبارات غیر متعارف« عند القدره و الاستطاعه » که نگارش آن توسط زوجین از سردفتر خواسته می شود باید با عبارات « از قرار ماهیانه ..... » همراه باشد تا نتیجه ای که فرمودید حاصل گردد که در این صورت نیز از آنجاییکه برای تادیه دین اقساط ماهیانه و اجل تعیین شده صرفاً مهریه تا سر رسید قسط محل مطالبه پیدا نمی کند
و مستحضرید :
5 - که در همین شرایط نیز چنانچه زوجه قیام عملی به تمکین ننموده باشد و اقساط نیز حال شده و پرداخت نگردیده یا اصلاً هنوز موعد سر رسید آن نشده باشد ، باز هم حق حبس « تمکین در برابر مهریه زایل » نمی شود و در صورت تقاضای زوج ، دادگاه تقاضای الزام زوجه به تمکین را رد خواهد نمود . چه اینکه پس از اعلام اعسار از پرداخت دفعتاً واحد مهریه و صدور حکم به تقسط مهریه نیز حق حبس زایل نمی گردد مگر اینکه زوجه به اختیار خود از حق حبس چشم پوشی و قیام به تمکین نماید .
آماده شنیدن نظرات شما و سایر عزیزان
تلفن22 280 880 یا 104 0 304 0912 و 03 16 306 0912 هستم
با تجدید احترام
امیر حسین چاوشی - وکیل دادگستری
نظر :
 

مهدي سجادي فر
نام :
 
مواردي كه جناب منوچهر قوامي، فرمودند كاملاً منطبق با عقل سليم و منطق حقوقي و نيز موافق با قاعده عدل و انصاف و نيز عرف جامعه و واقعيات موجود و هم چنين موافق با قاعده (العقود تابعه للقصود) و (اانمالاعمال بالنيات) بوده و بواسطه چنين روشن بيني و واقع بيني به جناب منوچهر قوام بايد تبريك گفت چه اينكه نظرات ايشان موافق با روح قانون و بيانگر عمق و ژرفاي انديشه هاي ايشان و درك صحيح از قانون به عنوان فردي كه عمري را در مسند قضاوت سپري نموده اند ، بوده و نظر مخالف نيز فقط موافق با ظواهر قانون و مفاير با فاكتورهاي فوق الاشعار است.
نظر :
 

مهدي رضانيا
نام :
 
باسلام
1-اگر مهريه حال باشد،زوج بدينوسيله اقرار مي كند كه من تمكن دارم كه مهريه را پرداخت كنم،چون ميگويد عندالمطالبه ي زوجه ام ،من مهريه اش را پرداخت مي كنم.اين حرف يعني من از همين حالا توانايي پرداخت مهريه را دارم .
2- عندالاستطاعه چيزي را عوض نمي كند.چون هرشخص در برابرديون خود مستطيع فرض مي شوند.مگراينكه در مورد تاجر،كه ورشكسته اعلام شده باشد،ودر مورد اشخاص غيرتاجر،حكم اعسارآنها صادرشده باشد.بنابراين همه اشخاص دارافرض مي شوند.مگراينكه خلاف آن ثابت شود.
3- عندالاستطاعه داراي مفهومي مبهم دارد.وميتواند باعث مشكلاتي شود.درعندالاستطاعه موعد اداي دين آيا مجهول نيست؟
weblaw.weblaw@gmail.com
نظر :
 

مهری ولی
نام :
 
چرا مقاله ای مشابه باتمسک به قاعده لاضرر وبا تمسک به صرا حت قران که میفرمایندشما هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید هرچند بسیاربه ان -عدالت- حریص باشید129 سوره شریفه نسائ دررد تعددزوجات نمی نویسید
نظر :
 

صالحی
نام :
 
با سلام بنده 21 ساله و دانشجوی رشته مهندسی
میباشم و 2 ماه بود که عقد کرده بودم که ناگهان نامزد بنده مهریه خود را که 500 سکه بود به اجرا گذاشت و از بنده ادعای مهریه و نفقه کردند.
با توجه به این که در ضمن عقد ما شرط کرده بودیم بعد از سه سال ازدواج کنیم و در سند ازداج هم قید کرده بودیم ولی متاسفانه بنده را هم به دادگاه و کلانتری ... کشاندند.
به بنده ظلم شد ولی اقرار میکنم که ظلم بر زمین نخاهد ماند.
از شما میپورسم یک جوان 21 ساله از کجا بیاورد و این پول را به جای آورد. متاسفانه در کشور ما مهریه باعث بسیاری از طلاقها میشود.
نظر :
 

محمد
نام :
 
به نظر بنده اساس وجود مهریه اشتباه است هم از لحاظ قانونی و هم از لحاظ انسانی، در دنیای متمدن امروز صحبت از مهریه واقعا تاسف آور است، نظر یکی از دوستان این بود که مانند خرید و فروش زمین چرا فلان نمی شود؟ یا دوست دیگری که از قضا وکیل هم هست می گوید مرد هم آگاه هست و زن تحت هر شرایطی می تواند از حق حبس استفاده کند! با این اوضاع کدام عقل سلیمی انسان را به سمت تشکیل خانواده سوق می دهد؟ اگر برای ارضای نیاز های جنسی باشد می تواند به جای پرداخت مهریه با همان پول نیازش را با تنوع گوناگون بر طرف کند و اگر به دنیال رفع نیاز روحی باشد چگونه می توان روح و عشق یک اسان را با پول طاق زد و خرید؟
امروزه در تمام کشورهای متمدن دنیا زن و مرد به یک میزان تلاش می کنند و از یکدیگر لذت می برند و هنگام جدایی دارایی را که طی سالیان با هم به دست آورده اند نصف می کنند تا به روح و جسم دیگر احترام بگدارند و کسی این وسط قربانی و اسیب دیده نشود،اما متاسفانه در کشور های اسلامی هنوز این قوانین قرون وسطایی پا برجاست و مورد مناقشه.
نظر :
 

پرهام
نام :
 
با سلام وعرض ادب به شما جناب اقای سربازی واقای قوامی .این مقالات ودلیلها وبرهانها اثری بر روند ارای قضایی ندارد وهمین امر باعث اختلاف زوجهای جوان میشود دختری که با عقد سنگین ازدواج میکند ودر ذهن خود مهریه سنگینش را دریافت شده می پندارد ومتاسفانه کمی قوانین هم پشتبانش هست وباعث بخطر افتادن ابروی زوج شده واورا راحت به زندان می اندازد تا با هر حیله وفنی هرچه زودتر به پولی که نه تنها زحمتی نکشیده وحتی تمکین هم نکرده برسد ایا در احکام شریعت این پولی که هیچ زحمتی نکشیده حلال است . این احکام باعث سوئ استفاده وکلاه برداری مالی برای بعضی ها میشود وامار طلاق وفساد بر جامعه را دربردارد وشما وکلا بارسنگینی بردوش دارید که به طریقی این حق حبس از این قوانی حذف کنید تا جلوگیر ازکلاه برداری بعضی از شیادها شود. چون ازدواج معامله الهی است نه مالی (اگر هم حق حبسی است برای مهریه های سبک نه مهریه سنگین که سالهای سال طول میکشد پرداخت شود)
نظر :
 

nima
نام :
 
salam
khobin?
man bayad begam k
نظر :
 

باباخانی
نام :
 
مخالفم
نظر :
 

شهلا
نام :
 
بنظرمن این مهریه های سنگین دوام زندگی زناشوییرا کم میکند من خود بااینکه یک زن هستم با مهریه ی سنگین مخالفم چون در بعضی مواقع توقع زن را زیاد میکند.
نظر :
 

راضیه
نام :
 
من بااین موضوع مخالفم که حق حبس رو برداریم چون مهریه حق زنه میخواد حالا قبل از ورود به زندگی باشه یابعدش امااینم درنظر بگیریم که خیلی راههای دیگرمیتونه باشه که کلاهبرداری صورت نگیره من به عنوان یه دختر بدور از غرض ورزی مهریه راتاحدی که زن رو حمایت کنه یه پشتوانه ی محکمی برای زن میدونم اینوبدونیدخواهشااین زنه که آسیب پذیره بامطالعات قانونی واجتماعی که درنظر داشتم البته "اینم آقایون بدونن که دربرابراهر مهریه ای تسلیم نشن"فعلنه
نظر :
 

ایمان سورمه وکیل دادگستری
نام :
 
من تا حدودی با ایراد آقای چاووشی موافق زیرا اگر زوجه با علم به این موضوع که زوج توانایی ادای تعهدات مالی خودش را ندارد با وی تزویج نماید حق حبس و حتی نفقه را از دست خواهد داد
و در واقع علیه خود اقدام کرده،پس زوج نیز که با عدم توانایی و تمکن مالی (مثلا" بیکار) به خواستگاری آمده و خود را در معرض تعهدات مالی در برابر زوجه قرار داده اقدام علیه خود کرده و باید تبعات آن را بپذیرد.
نظر :
 

کیان
نام :
 
من با نظر جنابعالی موافقم
نظر :
 

يك دانشجوي حقوق
نام :
 
با تشكر از آقاي قوامي گفتني است در حقوق ايران موارد سقوط حق حبس يكي وقوع اولين نزديكي و ديگري وصول مهريه از طرف زوج است.ولي با اين حال در مورد اخير همانطور كه آقاي قوامي بدان اشاره كردند موارد فوق الذكر در صورتي فعليت مي يابد كه زوجه قبل از عقد از عدم تمكن مالي زوج بي خبر بوده و با مطالبه مهريه زوج آن را وصول ننمايد.در اين صورت زوجه مي تواند از حق حبس استفاده نمايد.ولي وقتي كه خود زوجه با اطلاع قبلي از عدم تمكن مالي زوج قبل از عقد با ازدواج موافقت نموده،اين خود نوعي اسقاط حق حبس است و خود زوجه با اعلام رضايت به نكاح عملا اين حق را از خود ساقط مي كند.در نتيجه نمي تواند بعد از عقد طبق فرمايش آقاي قوامي از اين حق بهره مند گردد.
نظر :
 

نام :
 
با سلام و تشکر
میخواستم بدونم تمکن مالی زوج را چطوری باید ثابت کرد.
ممنون میشم جواب بدهید
نظر :