قضات شعبهي 71 دادگاه كيفري استان تهران، صبح امروز نظافتچي را كه متهم است به طمع سرقت، صاحب منزلي را كه در آن كار ميكرده را با دستانش خفه و مثله كرده محاكمه و به قصاص نفس محكوم كردند.
به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، محمدرضا حيدري، نمايندهي دادستان در تشريح مفاد كيفرخواست صادره از دادسراي امور جنايي تهران اظهار داشت: در اين پرونده «مهدي» 29 ساله داراي سابقهي محكوميت كيفري، متهم به يك فقره قتل عمدي «خديجه» به واسطهي خفه كردن است.
وي گفت: در سوم خردادماه سال 86 جسد زني در داخل انباري منزلش به صورتي نامناسب به طوري كه ران و گردنش بريده شده بود داخل چمدان كشف ميشود. با انجام تحقيقات، ماموران به نظافتچي منزلش مظنون ميشوند. پس از دستگيري وي، از همان ابتدا اقرار به قتل ميكند و انگيزهاش را سرقت اعلام كرده است.
حيدري افزود: مقتول، چاقوي همراه متهم را به طور اتفاقي مشاهده ميكند و به سرعت وحشتزده شروع به داد و فرياد ميكند. متهم براي اينكه از فريادهاي او جلوگيري كند اقدام به خفه كردن مقتول ميكند. پس از اينكه مرحومه به قتل ميرسد، متهم درصدد مخفي كردن جسد برميآيد. ابتدا سعي ميكند جسد را زير تخت مخفي كند اما موفق نميشود.
نمايندهي دادستان تهران ادامه داد: متهم سعي ميكند جسد را داخل چمدان قرار دهد. براي اينكه جسد در داخل چمدان جا شود اقدام به بريدن پا و گردن جسد ميكند. سپس جسد را داخل چمدان جا داده و به انباري منتقل ميكند.
وي گفت: متهم در هنگام بريدن پاهاي جسد بيهوش شده و اموالي را كه متهم از منزل مقتول سرقت كرده بود شناسايي و كشف شده است.
حيدري گفت: پزشكي قانوني، علت تامهي فوت را خفگي متعاقب فشار بر عناصر حياتي گردن و انسداد مجاري تنفسي فوقاني تعيين كرده و بريدگي روي بدن مقتول را مربوط به بعد از مرگ اعلام داشته است.
نمايندهي دادستان تهران با اشاره به تقاضاي اولياي دم مبني بر قصاص متهم، گفت: با توجه به شكايت اولياي دم، اقرار صريح و مقرون به واقع متهم در تمام مراحل تحقيق، نظريهي پزشكي قانوني، بزهكاري متهم محرز است. مستند به ماده 206 از قانون مجازات اسلامي، كيفر قانوني وي را از دادگاه تقاضا دارم.
حاجمحمدي، وكيل اولياي دم به نظريهي پزشكي قانوني دربارهي تعيين علت تامهي فوت اعتراض كرد و گفت: متهم داراي چاقو بوده و دليلي نداشته كه ابتدا او را خفه كند سپس چاقو بزند و فرد ديگري نيز در زمان قتل با متهم مشاركت داشته است.
وي با ذكر دلايلي مبني بر اينكه نحوهي مثلهكردن داراي انگيزهي خاصي بوده، گفت: در گزارش اوليه احتمال حضور چند نفر ديگر در زمان قتل قيد شده است.
قاضي رحيمي خطاب به وكيل اولياي دم گفت: چرا اين اشكالات را در مرحلهي دادسرا اعلام نكرديد؟ كه حاجمحمدي گفت: با وجود اينكه از روزهاي اوليه، اعلام وكالت كرده بودم اما اجازهي خواندن پرونده را به من ندادند و زماني كه پرونده به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد موفق به خواندن آن شدم.
قاضي عزيزمحمدي بعد از قرائت مادهي 129 آيين دادرسي كيفري، اتهام مباشرت در قتل عمدي را به متهم تفهيم كرد و گفت: چرا او را كشتي و انگيزهات براي قتل چه بود؟
متهم به قتل با بيان اينكه قصدي براي اين كار نداشتم، گفت: مقتول زن خيلي خوبي بود. دوستش داشتم. چاقويي كه پيشم بود باعث اين كار شد. پنج روز قبل از حادثه، به علت داشتن بدهي و اينكه طلبكارانم مرتبا جلويم را ميگرفتند و ممكن بود درگيري ايجاد شود، با خودم چاقو حمل ميكردم. دقايقي قبل از حادثه، آنها مرا تهديد كرده بودند. در همان روز ميخواستم موضوع بدهكاريام را به مقتوله بيان كنم.
متهم به قتل در تشريح چگونگي حادثه گفت: در حال جمعآوري لباسها بوديم كه ناگهان چاقويي را كه به پايم بسته بودم بيرون آمد. دستم را رويش گذاشتم. در پي مخفي كردن چاقو بودم. زماني كه مقتول از اتاق بيرون رفت ميخواستم چاقو را زير فرش پنهان كنم. سرم پايين بود كه ناگهان صداي جيغ مقتوله را شنيدم. به طرفم آمد. چاقو را رها كردم تا آرامش كنم. دستانم را گرفت. دست و پايم ميلرزيد. نتوانستم ساكتش كنم.
وي همچنان اصرار داشت بر اينكه قصد قتل نداشته و ادامه داد: يك لحظه به روي زمين افتاد. به خيال اينكه بيهوش شده آب روي صورتش پاشيدم. هيچ عكسالعملي نشان نداد. نبضش را گرفتم، نميزد. در حالت طبيعي نبودم. بغض كردم. در حالي خاص شروع به فرياد زدن كردم. بعد از گذشت دقايقي ميخواستم پنهانش كنم. زير تخت نتوانستم مخفياش كنم. وقتي بلندش كردم با همديگر به زمين خورديم. آن هنگام تصميم گرفتم او را در چمدان بگذارم.
متهم به قتل ادامه داد: با چاقو روي پايش كشيدم. زماني به پايش نگاه كردم حالم خيلي بد شد. به گردنش نيز ضربه زدم. بدنم سست شد افتادم اما بيهوش نشدم. در زمان ترك خانه، مقداري پول آنجا بود. با اينكه پولي براي كرايه ماشين نداشتم، به آنها دست نزدم. وقتي از خانه خارج شدم چاقو در محل قتل ماند و در خيابان هيچ چيز يادم نميآمد.
وي با تاكيد بر اينكه انگيزهاي براي سرقت نداشته، گفت: آن خانم خيلي به من اعتماد داشت و زماني كه در خانه نبود من آنجا كار ميكردم. اگر انگيزهام سرقت بود طي اين دو سال بايد چيزي از آن خانه كم ميشد.
متهم به قتل ادامه داد: بعد از انجام قتل به برادر زنم زنگ زدم و گفتم وسايل صاحب كارم را خريدهام، ميخواهم بياوريم. وقتي به خانهام رفتم حالم بد شد. سرم را زير آب سرد گرفتم و به زمين افتادم. همسرم موضوع را پرسيد. به او گفتم دعوا كردهام. وقتي برادرزنم آمد به خانهي مقتوله رفتيم و با ترفندي خاص مانع بالا آمدن برادر زنم شدم. مقداري وسايل برداشتم، داخل ماشين گذاشتم اما قصدم اين نبود؛ چون اين زن كسي نبود كه فردي اين بلا را سرش بياورد.
قاضي عزيزمحمدي دربارهي نقش برادرزن متهم در قتل سوال كرد كه متهم گفت: برادر زنم از اين قضايا كاملا بياطلاع بود. سر اشتباهي كه من مرتكب شدم نميخواهم سر كسي ديگر بياندازم.
زارع، وكيل تسخيري متهم به قتل در دفاع از موكلش گفت: در چهرهنگاري كه از همسايهها به عمل آمده، فرد شناسايي شده با متهم كاملا تفاوت داشته و گروه خوني كشف شده در صحنهي جنايت با گروه خوني متهم و مقتوله همخواني ندارد.
وي گفت: موكلم چاقو را براي دفاع از خودش در مقابل طلبكاران همراه داشته است.
قاضي از وكيل اولياي دم دربارهي اعتراضش مبني بر مشاركت داشتن برادر زن متهم در قتل سوال كرد كه حاجمحمدي گفت: اعتراضم را دربارهي مشاركت در قتل عليرغم ميل باطني به منظور تسريع در رسيدگي پس مي گيرم و تقاضاي رسيدگي دارم.
قضات شعبهي 71 دادگاه كيفري استان تهران (عزيزمحمدي، رحيمي، سالاري، شكربيگي و حسيني) در اين بخش از دادگاه به منظور انجام شور، جلسه را ترك كردند و پس از انجام شور، جلسه را به صورت غيرعلني ادامه دادند.
به گزارش ايسنا، قضات شعبهي 71 دادگاه كيفري استان تهران پس از برگزاري جلسه در پشت درهاي بسته و اخذ آخرين دفاع از متهم كه اتهام را پذيرفته و آن را يك اشتباه عنوان كرده بود، متهم اين پرونده را مستحق قصاص نفس تشخيص دادند.
**حاشيه**
مقتول به صورت افتخاري با كانون اصلاح و تربيت همكاري ميكرده است و به همين دليل رييس كانون اصلاح و تربيت نيز در اين جلسه حضور داشت.