به سايت وكالت خوش آمديد :: تسويه‌حساب خونين در اندرزگاه شماره يك
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
تسويه‌حساب خونين در اندرزگاه شماره يك
 

مردي كه در روز آزادي‌اش از زندان بر سر اختلافات مالي، هم‌بند خود را در اندرزگاه شماره يك رجايي‌شهر به قتل رسانده بود، پاي ميز محاكمه قرار گرفت.
اين مرد 49 ساله 22 سال قبل از اين جنايت در ماجراي سرقتي مسلحانه بر اثر استفاده بيش از حد از ماده بي‌هوشي اتر باعث قتل يك مرد شده و از همان زمان در زندان به‌سر مي‌برد.
صبح روز 5 تيرماه 85 در حالي كه صداي فرياد زندانيان اندرزگاه شماره 1 زندان رجايي‌شهر خبر از وقوع حادثه‌اي تلخ مي‌داد، ماموران زندان پا به حياط اندرزگاه گذاشتند و با جسد غرق به خون يكي از زندانيان به نام احمد مواجه شدند. اگرچه احمد پيش از آن‌كه بتواند نقاب از چهره قاتل خود بردارد جانش را از دست داد، ولي بازجويي از زندانيان نشان مي‌داد او پيش از مرگ با يكي از هم‌بندهاي خود به نام صلاح‌ درگير شده بود.
وقتي ماموران در بازبيني فيلم ضبط شده توسط دوربين مداربسته زندان صحنه‌هاي درگيري اين 2 زنداني را مرور كردند، صلاح‌ را به اتهام قتل دستگير و در اختيار دادسراي ناحيه 4 كرج قرار دادند. متهم در بازجويي‌ها به درگيري با مقتول و وارد كردن ضربات مرگ‌‌آور بر پيكر او اعتراف كرد و به اين ترتيب پرونده با صدور كيفرخواست براي محاكمه به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.
صبح ديروز جلسه محاكمه مرد متهم به قتل در شعبه 74 دادگاه كيفري و در حضور 5 قاضي (تردست، سالاري، شهرابي فراهاني، رحيمي و باقري) برگزار شد.
پس از بيان كيفرخواست از سوي قاضي رضوانفر-نماينده دادستان تهران- مادر مقتول با حضور در جايگاه براي متهم درخواست قصاص كرد، پس از ‌آن هنگامي‌كه متهم در جايگاه دفاع ايستاد درباره روز حادثه گفت: سال 63 در حالي كه با چند نفر از همدستانم قصد سرقت مسلحانه از خانه‌اي در كرج را داشتيم، تصميم گرفتم صاحب‌خانه را با اتر بي‌هوش كنم اما چون مقدار اتري كه روي دستمال ريخته بودم زياد بود، او بي‌هوش شد و ديگر به هوش نيامد. پس از آن بود كه به اتهام قتل و سرقت مسلحانه دستگير و روانه زندان شدم.
مدتي قبل با مقتول كه به اتهام درگيري به زندان محكوم شده بود هم‌بند بودم. من و او رابطه خوبي با هم داشتيم ولي من به خاطر خريد از فروشگاه به او بدهكار بودم. روز حادثه در حالي كه توانسته بودم رضايت خانواده مردي كه وي را به قتل رسانده بودم جلب كنم و قرار بود همان روز از زندان آزاد شوم،مقتول چند بار به سراغم آمد و بر سر اختلافات مالي با من درگير شد، از او خواستم با هم به حياط اندرزگاه برويم و آنجا بود كه به‌شدت درگير شديم.
در اين درگيري با چيزي شبيه چاقو 2 ضربه به قلب و پهلوي وي زدم و پس از آن بلافاصله به سلولم برگشتم.
پس از اظهارات متهم به قتل از آنجا كه فيلم ضبط شده توسط دوربين مداربسته زندان از درگيري به دادگاه ارسال نشده بود، قضات دادگاه جلسه محاكمه را تجديد كردند.