مقدمه: حقوق مالكيت فكري يا معنوي1 عبارت است از حقوق مربوط به آفرينشها و خلاقيتهاي فكري در زمينههاي علمي، صنعتي، فني، ادبي و هنري.در كنوانسيونها و موافقتنامههاي مربوط و حتي در موافقتنامه جنبههاي مرتبط با تجارت حقوق مالكيت معنوي2 (تريپس) كه نسبت به كنوانسيونهاي قبلي از جامعيت بيشتري برخوردار است، تعريف جامع و مانعي از اين حقوق ارائه نگرديده؛ بلكه بيشتر مصاديق آن برشمرده شده و سپس حدود و ثغور حقوق مترتب بر آنها مشخص گرديده است. به عنوان مثال، در بند دو ماده دو كنوانسيون پاريس براي حمايت از حقوق مالكيت صنعتي 3 چنين آمده است:«موضوع حقوق مالكيت هرچند در كنوانسيونهاي مورد بحث تعريفي از مالكيت معنوي و حقوق مترتب بر آن ارائه نشده؛ اما در نوشتههاي علمي در اين باره سعي گرديده كه اين نقيصه تا حدي برطرف شود. از جمله مايكل بلانكني مالكيت معنوي را چنين تعريف نموده است:«خلاقيتهاي فكر و ذهن بشر كه دولت در قبال آنها به پديدآورندگان آن حق انحصاري بهرهبرداري را براي مدت معيني به منظور جلوگيري از استفاده غيرمجاز ديگران اعطا مينمايد.» 4 در كشور ما نيز حقوقدانان در تعريف حقوق مالكيت معنوي اتفاق نظر ندارند و تعريف جامع و مانعي را ارائه ندادهاند. دكتر صفايي مالكيتهاي فكري را حقوقي ميداند كه داراي ارزش اقتصادي و داد و ستد است؛ اما موضوع آنها شيء معين مادي نيست.موضوع اين حقوق فعاليت و اثر فكري انسان است.5 دكتر كاتوزيان نيز حقوق مالكيت معنوي را حقوقي ميداند كه به صاحب آن اجازه ميدهد از منافع و شكل خاصي از فعاليت يا فكر انسان به صورت انحصاري استفاده نمايد.6 دكتر ميرحسيني به نقل از وايپو7، حقوق مالكيت معنوي را -در معناي وسيع كلمه- حقوق ناشي از آفرينشها و خلاقيتهاي فكري در زمينههاي علمي، صنعتي، ادبي و هنري تعريف ميكند (8) دكتر سيدحسن امامي هم با تبعيت از قانون مدني فرانسه اموال را به دو قسمت مادي و غيرمادي تقسيم نموده و اموال غيرمادي را اموالي ميداند كه در خارج وجود مادي و عيني ندارند؛ اما جامعه وجود آنها را اعتبار نموده و قانون هم اين موضوع را شناسايي كرده است؛ مانند حق تأليف، حق تصنيف و حق اختراع.9 آنچه در همه اين تعاريف مشترك ميباشد اين است كه مالكيتهاي معنوي مالكيتهاي عيني و ملموسي نيستند و يكي از آثار مترتب بر اين ويژگي آن است كه نقض اين مالكيتها نيز ميتواند سهلتر از نقض حقوق مالكيتهاي عيني صورت پذيرد. نتيجه ديگر مترتب بر اين امر است كه نميتوان قاعده حاكم بر اموال در حقوق بيتالمال خصوصي و تعارض قوانين را در مورد آنها اعمال نمود و بايد به دنبال قاعده ديگري بود كه استثنا بر قاعده اموال باشد.به موجب قاعده اموال در تعارض قوانين ايران اموال تابع قانون محل وقوع خود هستند. ماده 966 قانون مدني ايران ميگويد:«تصرف و مالكيت و ساير حقوق بر اشياي منقول يا غيرمنقول تابع قانون مملكتي خواهد بود كه آن شيء در آنجا واقع است.با اين وجود حمل و نقل شدن شيئي منقول از مملكتي به مملكت ديگر نميتواند به حقوقي كه ممكن است اشخاص مطابق قانون محل وقوع اول شيء نسبت به آن تحصيل كرده باشند، خللي وارد آورد.» در اين ماده تكليف قانون حاكم بر مالكيتهاي معنوي به لحاظ اين كه اين مالكيتها در هيچ كدام از طبقهبنديهاي اموال منقول و غيرمنقول قرار نميگيرند، مشخص نشده است و نميتوان مفاد اين ماده را در مورد آن لازمالرعايه دانست.از آنجا كه به هر حال در روابط بينالمللي بايد تكليف حاكم بر اين اموال معلوم شود، از اين رو قوانين كشورهاي مختلف و كنوانسيونها و موافقتنامههاي بينالمللي منطقهاي و چندجانبه قانون محل ثبت يا انتشارشان را به عنوان محل وقوع اعتباري براي آنها در نظر ميگيرند تا به اين ترتيب اصل سرزميني بودن قوانين در مورد اموال نيز رعايت شده باشد.10 اين ترتيبات نظير قاعده كلي مربوط به اموال 11 صرفنظر از تابعيت مالك اعمال ميگردد. مصاديق: موافقتنامه تريپس به عنوان حاصل دور گفتوگوهاي اوروگوئه كه از سال 1995 با ترتيبات خاص مقرر در موافقتنامه لازمالاجرا شده است، جامعترين موافقتنامه چندجانبه درباره حقوق مالكيت فكري ميباشد و به تمامي مقولات اصلي در اين زمينه ميپردازد. اين مقولات در حوزه حقوق مالكيت صنعتي عبارتند از:علايم تجاري از جمله علايم خدمات، نشانههاي جغرافيايي، طرحهاي صنعتي، اختراعات از جمله گونههاي جديد گياهي، طرحهاي ساخت مدارهاي يكپارچه و حفاظت از اطلاعات افشا نشده شامل اسرار تجاري. موافقتنامه تريپس در تمامي اين موارد حداقل معيارهاي ماهوي حمايت را مشخص و عناصر اين حمايت را تعيين ميكند.اين عناصر شامل موضوع حمايت، حقوق اعطايي و استثنائات مجاز وارد بر اين حقوق و حداقل دوره حمايت ميباشد. حمايتهاي ارائه شده در اين موافقتنامه بايد در اختيار دارندگان اين حقوق از تمامي كشورهاي عضو سازمان جهاني تجارت -بدون هيچگونه تبعيضي از لحاظ ماهيت- قرار گيرد.بر اين اساس، هر كشور بايد تضمين كند كه درخصوص هر يك از مقولههاي اصلي مذكور، قوانين داخلياش با اين حداقل معيارها هماهنگ شده است و نيز بايد مقررات جديد را به اطلاع دبيرخانه سازمان جهاني تجارت برساند. الف- علايم تجاري علامت تجاري12 نشانه يا شاخصي است متمايزكننده كه مؤسسات بازرگاني يا ساير اشخاص حقيقي و حقوقي از آن منحصراً به منظور تعيين منشأ كالاها يا خدمات خود براي مصرفكنندگان و همين طور متمايز كردن آنها از كالاها يا خدمات ديگر اشخاص حقيقي و حقوقي استفاده ميكنند. علامت تجاري نوعي مالكيت صنعتي است و به طور سنتي از يك يا چند كلمه، حرف، اسم، عدد، سمبل، طرح، تصوير يا مجموعهاي از اين عناصر تشكيل ميشود كه به طور كلي قابل رؤيت هستند.هنگامي كه علامت تجاري در ارتباط با خدمات و نه كالا مورد استفاده قرار ميگيرد، برخي اوقات به آن علامت خدماتي13 نيز گفته ميشود. بهعلاوه انواعي از علايم تجاري غيرسنتي وجود دارند كه قابل رؤيت نيستند؛ بلكه در قالب نتهاي موسيقي كه جنبه شنيداري دارند و يا به صورت بو كه استشمام ميشود، مشخص ميگردند؛ مانند رايحه گل.نحوه برخورد و ملاقات ناظر بر اين گونه علايم تجاري در نظامات حقوقي مختلف متفاوت ميباشد.علايم تجاري ميتوانند دو و سهبعدي نيز باشند.در هر حال، ويژگي متمايزكننده عنصري مشترك در تمامي علايم تجاري است. اصطلاحاتي چون «مارك» 14، «براند» 15 و «لوگو»16 گاه به جاي علامت تجاري به كار ميروند؛ اما آنها داراي مفاهيم متفاوتي هستند كه عموماً در بازاريابي يا تبليغات مورد استفاده قرار ميگيرند و در محدوده حقوق مالكيت صنعتي جاي ندارند.17 با استفاده از علايم تجاري دو هدف تعقيب ميشود؛ اين علايم به مالكان خود كمك ميكنند تا محصولات يا خدمتشان را با برانگيختن وفاداري به علامت، به فروش رسانده و توسعه دهند.همچنين اين علايم با فراهم آوردن امكان انتخاب از ميان چندين گزينه و با تشويق مالكان علايم تجاري براي حفظ و بهبود كيفيت محصولات خود كه تحت علايم تجاري فروخته ميشوند، به مصرفكنندگان كمك ميكنند. ب- نشانههاي جغرافيايي نشانه جغرافيايي نام يا سمبلي است كه براي معرفي برخي كالاها كه به محل يا مبدأ جغرافيايي خاصي (مانند شهر، منطقه يا كشور) تعلق دارند، به كار ميرود. استفاده از اين نشانه به عنوان گواهينامهاي عمل ميكند كه نشان ميدهد كالا داراي برخي كيفيت يا معروفيت به لحاظ مبدأ جغرافيايي خود است. اصطلاح نشانههاي جغرافيايي اصطلاحي نسبتاً جديد بوده و بهتازگي در مذاكرات بينالمللي مطرح شده است.در عين حال، مفاهيم مختلفي در زمينه حمايت از اين نشانهها شكل گرفتهاند.به همين دليل تلاش ميشود از آن در وسيعترين مفهوم ممكن استفاده گردد و همه طرق موجود براي حمايت از اسامي مكانهاي جغرافيايي را قطعنظر از اين كه بيانگر كيفيت كالاها به دليل دارا بودن منشأ جغرافيايي خاص باشند و يا مبدأ جغرافيايي محصول را مشخص سازند، دربرگيرد. علاوه بر اسامي، نشانههاي جغرافيايي شامل سمبلها (مانند علامت برج ايفل) نيز ميگردد؛ زيرا نشانههاي جغرافيايي تنها به اسامي شهرها و مناطق يا نام يك كشور محدود نميشوند؛ بلكه ميتوانند ناظر بر سمبلها نيز باشند. با استفاده از اين سمبلها ديگر نيازي به ذكر اسامي مكانهاي جغرافيايي به عنوان منشأ كالا نخواهد بود. در هر حال هدف نشانه جغرافيايي مطلع ساختن مصرفكننده از اين امر است كه آيا كالاي خريداري شده موضوع نشانه جغرافيايي داراي كيفيت، شهرت، مرغوبيت يا ساير خصوصيات قابل انتساب به مبدأ جغرافيايي آن كالاست يا خير. ج- طرحهاي صنعتي تعريف: طرح صنعتي يك هنر كاربردي است كه به وسيله آن جنبههاي زيباييشناختي و كاربردي محصول براي بازارپسندي و توليد، بهبود پيدا ميكند.18 بنابراين نقش طراح صنعتي يافتن و اجراي راهحلهاي مبتني بر طراحي در قبال مسائل مهندسي، بازاريابي، و فروش است.از نظر شوراي بينالمللي انجمنهاي طرح صنعتي19، طرح صنعتي يك فعاليت خلاقانه است كه هدف آن ايجاد كيفيات چندوجهي براي اشيا، فرآيندها، خدمات و سيستمهاي مربوط به آنها در كل چرخه زندگي ميباشد.با اين تعريف، طرح صنعتي عاملي اساسي در قابل استفاده كردن مبتكرانه فنآوريها براي انسانها محسوب ميشود و نقشي تعيينكننده در تغييرات فرهنگي و اقتصادي دارد.20 انجمن طراحي صنعتي آمريكا نيز طرح صنعتي را يك خدمت حرفهاي براي ايجاد يا توسعه مفاهيم و مشخصاتي ميداند كه كاركرد، ارزش و ظاهر كالاها و سيستمها را به نفع مصرفكننده و توليدكننده بهينه ميكند.21 گرچه فرآيند طراحي ميتواند «خلاقانه» تلقي گردد؛ اما بسياري از فرآيندهاي تحقيقي – تحليلي نيز در اين ميان انجام ميشود.بسياري از طراحان صنعتي اغلب از روششناسي طراحيهاي مختلف در فرآيند خلاقانه خود استفاده ميكنند.تحقيق از كاربر، تهيه طرح اوليه، مطالعه تطبيقي در مورد محصول، مدل سازي و آزمايش برخي از فرآيندهايي هستند كه عمدتاً استفاده ميشوند.طرح صنعتي ميتواند به صورت سهبعدي مانند شكل يا نماي ظاهري يك كالا يا دوبعدي مانند طرح، خطوط يا رنگ باشد.اين گونه طرحها در مورد انواع بسيار زيادي از محصولات صنعتي و دستي كاربرد دارند.از وسايل فني پزشكي گرفته تا ساعت، جواهرات و ساير كالاهاي لوكس يا وسايل خانگي، برقي يا منسوجات، طرحهاي صنعتي به نوعي ديده ميشوند. در قوانين بيشتر كشورها، لازمه حمايت از طرحهاي صنعتي، جديد و اصيل بودن آنهاست. د- اختراعات حق اختراع مجموعه حقوق انحصاري است كه يك دولت به ثبت كننده اختراع22 براي مدتي معين در قبال افشاي اختراع اعطا ميكند.رويههاي اعطاي ورقه ثبت اختراع، الزامات متقاضي ثبت اختراع و دامنه حقوق انحصاري ناشي از اختراع ثبت شده در كشورهاي مختلف تفاوتهايي با يكديگر دارند.به طور معمول در يك اظهارنامه ثبت اختراع بايد يك يا چند ادعا23 مطرح گردد كه درواقع اختراع را تعريف ميكند.اين ادعاها بايد نو، ابتكاري و داراي كاربرد صنعتي باشند.حقوق انحصاري اعطايي به ثبتكننده اختراع در بيشتر كشورها شامل حق جلوگيري يا ممانعت ديگران از ساخت، استفاده، فروش، عرضه براي فروش يا وارد كردن محصولات موضوع اختراعات است.24 موافقتنامه تريپس براساس مقررات كنوانسيون پاريس در مورد اختراعات كه درواقع با عملكرد دولتها سازگاري كامل دارد يا اين عملكرد بر آن مقررات مبتني است، در بخش پنجم خود به موضوع ثبت اختراع ميپردازد كه شامل مواد 27 تا 38 (هشت ماده) است. اين مواد با توجه به قواعد موجود و در حال شكلگيري در كشور ما در اين زمينه به اجمال مورد بررسي قرار ميگيرد. اوصاف و انواع اختراعات قابل ثبت: اختراع به معناي فكر يك مخترع است كه در عمل شكل خاصي را در زمينه فنآوري حل ميكند.حق ثبت اختراع حقوق مالكانهاي را براي اختراعات تضمين مينمايد.گرچه موافقتنامه تريپس اختراع را تعريف نكرده؛ اما به موجب بند يك ماده 27 به اختراعي حق ثبت اعطا ميكند كه داراي شرايط زير باشد: 1- جديد باشد؛ يعني در فن يا صنعت قبلي25 پيش بيني نشده باشد. 2- داراي جنبه ابداعي باشد؛ يعني براي هر شخص داراي مهارت معمولي در فن مربوط، معلوم و آشكار نباشد. 3- كاربرد صنعتي داشته باشد؛ يعني در رشتهاي از صنعت قابل ساخت يا استفاده باشد. با توجه به اين شرايط، انتخاب دو روش متداول در ثبت اختراع؛ يعني روش اعلامي و روش مبتني بر بررسي قبلي، تأثيري در ثبت اختراع ندارد.همچنين در تعيين و تشخيص مخترع بر پايه دو قاعده متداول؛ يعني نخستين شخصي كه اظهارنامه ثبت اختراع را تسليم ميكند يا نخستين شخصي كه واقعاً اين اختراع را در سطح جهان انجام داده است، باز هم بايد شرايط مذكور احراز گردد.26 هـ- طرحهاي ساخت مدارهاي يكپارچه در الكترونيك، مدار يكپارچه اعم از IC، مدارهاي ريز، تراشههاي27 ريز سيليكون، تراشه سيليكون يا تراشه، مدار الكترونيكي كوچكشدهاي است كه عمدتاً از تراشههاي نيمههادي تشكيل ميشود.بنابراين تراشه نيمههادي سنگ بناي اصلي صنعت الكترونيك جديد است.اين تراشهها در سال 1959 اختراع شدند و جايگزين لولههاي خلأ گرديدند.يكپارچه شدن تعداد زيادي از ترانزيستورهاي نازك در يك تراشه كوچك، تحولي بزرگ نسبت به مونتاژ دستي مدارها با استفاده از اجزاي الكترونيكي بود.تراشههاي حافظهدار ديجيتال، نسلهاي جديدتر مدارهاي يكپارچه هستند كه براي ايجاد جامعه اطلاعاتي28، مهم تلقي ميشوند و زيربناي انقلاب ديجيتالي را تشكيل ميدهند.29 دليل و زمينههاي حمايت از طرحهاي ساخت مدارهاي يكپارچه در سطح بينالمللي: هزينههاي طراحي و توسعه يك مدار يكپارچه به صورت مجموعه، فوقالعاده گزاف است و سرمايهگذاريهاي سنگيني را ميطلبد.نسخهبرداري از آن از طريق عكسبرداري ميتواند چنين سرمايهگذاريهايي را به خطر اندازد و مانع از نوآوري بيشتر در اين حوزه گردد.از اين رو از اواسط دهه 1980 بسياري از كشورهاي صنعتي قوانين خاصي را براي حمايت از حقوق مالكيت فكري توليدكنندگان تراشهها وضع نمودند.كوششها براي بينالمللي ساختن حمايت در اين زمينه به مذاكرات مربوط به معاهده مالكيت فكري درخصوص مدارهاي يكپارچه30 معروف به معاهده واشنگتن (1989) منجر شد.به موجب اين معاهده، هر كشور عضو بايد از حقوق مالكيت فكري در مورد طرحهاي اصلي (نقشههاي) مدارهاي يكپارچه حمايت نمايد.اعضاي اين سند همچنين موظف هستند اصل رفتار ملي را در مورد اشخاص حقيقي و حقوقي ساير اعضا رعايت كنند.به موجب معاهده مزبور، مدت حمايت اعطايي هشت سال است و در اين مدت توليد مجدد طرحها و واردات و فروش و يا توزيع آنها با اهداف تجاري و يا استفاده و ادغام آنها در هر محصول ديگري بدون اجازه صاحب حق مالكيت فكري، غيرقانوني تلقي ميگردد. معاهده واشنگتن به دليل تفاوت ديدگاههاي دو توليدكننده عمده نيمههاديها در جهان؛ يعني آمريكا و ژاپن، هنوز لازمالرعايه نيست و نصاب لازم براي اجراي معاهده حاصل نشده است.اختلاف نظرهاي اصلي اين دو كشور به موضوع مجوزهاي اجباري، واردات محصولات ناقض حقوق مالكيت فكري و نقضهاي بيضرر مربوط ميشود.31 به همين دليل و به لحاظ اهميت فزاينده حمايت از طرحهاي ساخت مدارهاي يكپارچه در فنآوريهاي پيشرفته، موضوع بار ديگر در دستور كار مذاكرات دور اوروگوئه (1993- 1986) قرار گرفت و ازاينرو موافقتنامه تريپس كوشيد ضمن استفاده از بسياري از مقررات اين معاهده، تغييراتي را نيز براي تقويت نظام حمايتياش كه باوجود تدوين آن از سوي كشورهاي صنعتي فاقد استانداردهاي كافي بود، به وجود آورد. و- حفاظت از اطلاعات افشا نشده يا اسرار تجاري اسرار تجاري،32 فرمول، رويه، فرآيند، طرح، ابزار، الگو يا مجموعه اطلاعاتي است كه در يك كسب و كار براي به دست آوردن مزيتي نسبت به رقبا مورد استفاده قرار ميگيرد.در برخي از نظامهاي حقوقي به اين اسرار، اطلاعات «افشا نشده»33 نيز اطلاق ميگردد34 كه در موافقتنامه تريپس هم همين عنوان به كار رفته است. بنابراين تعريف هر شركتي ميتواند از اطلاعات محرمانه خود از طريق انعقاد قراردادهاي عدم افشا با كاركنانش در محدوده مقررات كار حمايت به عمل آورد؛ چراكه براي دستيابي به اين اطلاعات وقت و پول صرف كرده است و اگر شركتهاي رقيب به اين اطلاعات دسترسي پيدا كنند، شركت اوليه تسلط خود بر بازار را از دست ميدهد و يا به اين مزيت بهشدت خدشه وارد ميشود.به همين دليل در كشورهايي كه اين اطلاعاتِ افشا نشده و يا اسرار تجاري به رسميت شناخته ميشوند، پديدآورنده اطلاعات مزبور حق دارد از آن به عنوان يك «دانش خاص» و يك مالكيت فكري، تحت عنوان «اسرار تجاري يا اطلاعات افشا نشده» حمايت به عمل آورد. قوانين مربوط به حمايت از اطلاعات محرمانه عملاً حق انحصار دايمي را در بهرهبرداري از اطلاعات مذكور ميدهد.اين امر بدان معناست كه به محض افشاي اين اطلاعات، اشخاص ثالث ميتوانند به طور مستقل از آنها بهرهبرداري نمايند و اين درست در نقطه مقابل حق اختراع قرار دارد كه داراي مدت حمايت محدودي (عموماً 20 سال) است و حمايت از آن در قبال افشاي اطلاعات مربوط نزد عموم به عمل ميآيد.از سوي ديگر، در صورت تقليد از اختراع ميتوان در قالب حمايت، از اين اقدام ممانعت به عمل آورد؛ اما در صورت افشاي اسرار تجاري، ابزارهاي حمايتي در چارچوب حقوق مالكيت فكري وجود نخواهد داشت و به همين دليل هيچ گونه محدوده زماني براي حمايت از آن پيش بيني نشده است.35 بهعلاوه در اين قوانين، تعاريف و شرايط خاص و در عين حال متعارفي براي حمايت از اسرار تجاري يا اطلاعات افشا نشده وجود دارد.آمريكا آن را مال قانوني ميداند، سوييس اسرار تجاري را به موجب قانون قراردادها حمايت ميكند و آلمان آن را مشمول قواعد اخلاقي تجارت ميداند. سرانجام اين كه انسانها در طول تاريخ و در همه فرهنگها به ابداعاتي دست يافتهاند كه براي زندگي و جامعه ارزشمند بوده است.بنابراين گسترش خلاقيتها مفهوم جديدي نيست كه در زندگي امروزي نمود يافته باشد.به عبارت ديگر ويژگي نوآوريها و خلاقيتها در عصر حاضر، قانونمند ساختن بهرهگيري و رعايت حقوق مالكان آنهاست.با افزايش تعاملات و پيچيدهتر شدن زندگي، شايد بتوان گفت كه سده حاضر، قرن دانش و تفكر خواهد بود و نوآوري كليدي است براي توليد و تبديل دانش جوامع به كالايي اقتصادي- اجتماعي. در اين راستا، پيدايش و شكل گيري حقوق مالكيت معنوي به عنوان ابزاري براي حمايت از اين دانش و تفكر مؤيد اهميت آن در زندگي بشري است.به همين لحاظ حقوق مالكيت معنوي حوزهاي است كه پيچيدگي بسياري در خود دارد و دربرگيرنده عناصري از اقتصاد، حقوق، روابط بينالملل، سياست و اخلاقيات است. پينوشتها: 1- Intellectual Property Rights در نوشتههاي رسمي در ايران و در اسناد سازمان ثبت اسناد و املاك جمهوري اسلامي ايران و نيز در قوانين مربوط، اين اصطلاح به «حقوق مالكيت معنوي» ترجمه شده؛ اما در برخي از نوشتهها نيز گاه براي آن، اصطلاح «حقوق مالكيت فكري» به كار برده شده است. در فرهنگ لغت نيز براي معني كلمه "Intellectual" لغتهاي «فكري»، «معنوي» و «عقلايي» به كار رفته است.در سراسر اين نوشتار از هر دو ترجمه استفاده شده و موضع خاصي به نفع هيچ يك اتخاذ نگرديده است.با اين وجود ميتوان گفت كه شايد بهتر باشد براي رعايت سازگاري با قوانين و مقررات، اصطلاح «مالكيت معنوي» ترجيح داده شود؛ هرچند كه كلمه «معنوي» مي تواند در فارسي معاني خاص ديگري را نظير منسوب به معنا القا نمايد.(رجوع شود به فرهنگ عميد) 2- Trade Related Aspects of Intellectual Property Rights (TRIPs) 3- Paris Convention for the Protection of Industrial Property 4- Ibid, p.10 5- سيد حسين صفايي، دوره مقدماتي حقوق مدني، تهران، نشر ميزان، سال 1379، جلد اول، صفحه 309 6- ناصر كاتوزيان، دوره مقدماتي حقوق مدني (اموال و مالكيت) تهران، نشر يلدا، صفحه 104 7- WIPO-Agreement Between the WIPO and WTO; An Agreement on Trade Related Aspeicts of Intellectual Rights, Property Geneva 1977, P.15 8- سيدحسين ميرحسيني، مقدمهاي بر حقوق مالكيت معنوي، چاپ دوم، زمستان 1385، تهران، نشر ميزان 9- سيدحسن امامي، حقوق مدني، جلد اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1335، صفحه 19 10- مهشيد ارفع نيا، حقوق بينالملل خصوصي، جلد دوم، چاپ دوم، تهران، چاپ مروي، صفحه 41 11- Loi de la situation du bien 12- Trademark/ Trade Mark 13- Service Mark 14- Mark 15- Brand 16- Logo 17- http:// en.wikipedia.org/wiki/trademark 18- Catherine colston, principles of Intellectuall property Law (London:Cavendish publishing Limited, 1999), p.279. 19- International Council of Societies of Industrial Desing (ICS ID) 20- ICSID ORG (http:/// www.Icsid.Org/about/about/articles37.htm) 21- http://en.wikipedia- org/siki/industrial- design 22- Patentee 23- Clain 24- فن يا صنعتي قبلي عبارت است از هر چيزي كه در نقطهاي از جهان از طريق انتشار كتبي يا شفاهي يا از طريق استفاده عملي و يا هر طريق ديگر قبل از تقاضا يا در موارد مقتضي قبل از تاريخ حق تقدم ناشي از اظهارنامه متقاضي ثبت اختراع براي عموم افشا شده باشد. 25- Prior Art 26- در قانون ثبت علايم و اختراعات، روش اعلامي براي ثبت پذيرفته شده است.اين قانون شخصي را مخترع ميشناسد كه براي نخستين بار اقدام به تسليم اظهارنامه ميكند.بر اين اساس، ورقه اختراع به هيچ وجه براي قابل استفاده بودن، جديد بودن و يا حقيقي بودن اختراع سنديت ندارد و همچنين ورقه مزبور به هيچ وجه دلالت بر اين نميكند كه تقاضاكننده يا موكل او مخترع واقعي ميباشد و يا شرح اختراع و يا نقشههاي آن صحيح است.اشخاص ذينفع ميتوانند نسبت به موارد مذكور در دادگاههاي تهران اقامه دعوا كرده و خلاف آن را ثابت نمايند (ماده 36).در طرح قانون نيز همين دو اصل پذيرفته شده است. 27- chip 28- Information Souety 29- براي مطالعه در مورد مختصات فني مدارهاي يكپارچه مراجعه شود به: http://en.wikipedia.org/wiki/integrated circuit 30- Treaty on Intellectual property in Respect of Integrated Circuits 31- امير هوشنگ فتحيزاده و وحيد بزرگي، پيشين، صفحات 212 و 211 32- Trade Secret 33- Undisclosed/ Confidental Information 34- Http:// en.Wikipeda.org/wiki/trade- secret 35- شركت كوكاكولا از فرمول اين نوشابه به جاي اختراع در قالب اسرار تجاري حمايت ميكند و به همين دليل براي مدت مديدي (بيش از 20 سال) توانسته است به نحو مؤثري در حفظ و نگهداري آن بكوشد |