به سايت وكالت خوش آمديد :: صفحه چاپ
طلاق علل و راهكارها
درسالهاي اخيرطلاق به يك روندومعضل مهم اجتماعي تبديل شده است ومتاسفانه روزبه روز افزايش مي يابدامروزه شاهدازهم گسيختن بسياري ازپيوندها ي زناشوئي هستيم كه دراثراين روندفرزنديافرزندان آنهادراثرعــدم توجــــــه والدين صدمه هاي روحي ورواني مي بيند ساختارعاطفي كودك ازسنين 5-4 ماهگي شكل مي گيردواگراين كودك دريك خانواده اي بزرگ شودكه هيچ محبتي نبيندبي شك دررفتاركودك تاثيرمي گذاردكارشناسان براين باورندكه درگيريهاوجنگ وجدالهائي كه بين والدين صورت مي گيردهيچ وقت ازذهن بچه هابيرون نمي رودويادآوري آن خاطرات تلخ دربزرگسالي ، افسردگـــــي براي اوپديـــدمي آوردواگرنگاهي به راهروهاي دادگاه بيندازيم وياگذرمان به آنجابيفتدچه بسيارزنان ومرداني مي بينيم كه بابچه هاي قدونيم قدومعصوم درراهروهانشسته اند.‏
روانشناسان براين باورهستندكه خانواده هايي كه فرزندان آنهادائم درنگرانـــي واضطراب بسرمي برندازسلامت روحي ورواني برخوردارنيستند.اينگونه والدين بايدزيرنظرروانپزشك باشندولي متاسفانه درجامعه مابسلامت رواني كمتراهميت مي دهند.تايك خالي دركنارچشمشان يادستشان ظاهرشودفوري به يك پزشك مراجعه مي كنندولي ازسلامت رواني خودوفرزندشان غافل هستند.طلاق به هيچ وجه تنهاراه حل نيست ولي اكثراين زن وشوهرهايي كه ازهم جدامي شوندفكر مي كنندآخرين راه حل وياتنهاراه حل است اگرهم روزي زن وشوهري نتواندباهم زندگي كندمنطقي وعاقلانه عمل كنندوبه فرزندانشان توضيح دهندكه ماهردوشمارادوست داريم وبعدازجدائي نيزشمارادوست خواهيم داشت آنهم اگرزماني كه مشكلاتشان به هيچ وجه حل شدني نباشدوالدين نبايدپيش فرزندانشان ازيكديگربدگوئي كنندچراكه بااين كارزمينه كينه رادرفرزندبه وجودخواهندآوردمتخصصان معتقدندچنانچه پدرومادرپس ازجدائي هركدام روابطي صميمانه وعاطفي بافرزندخودبرقرارسازندبه نيازهاوحوائج وي توجه كرده ودرصددبرطرف كردن آن باشندآسيب جدي متوجه فرزندان نخواهدشد.‏
ازدواجهاي خياباني وديدن دختروپسردرخيابان وازروي هوس ازدواج كردن بايك كلمه عاشقانه گفتن كه دوستت دارم نبايدفريب همديگررابخورندزندگي كه فقط 1روز و2روزنيست زندگي پستي وبلندي زيادداردوبايك كلمه عاشقانه گفتن نمي شودبايكديگرازدواج كنندگروهي ازاين دخترهاوپسرهابايكبارديدن باديدن مدولباس همديگروظاهريكديگـــرفكرمي كنندكه آنهازندگي خوبي خواهندداشت ازدواج بايدازروي علاقه باشدنه ازروي هوسهاي زودگذر چراكه دراين ازدواج هاشعله هاي هوس بزودي خاموش ميشودآنگاه عيب هاي رفتاري وشخصيتي هم متوجه مي شوند( تازه به فكرجنجال ودعواوجدائي مي افتنددراين ميان فرزندان راقرباني هوسهاي زودگذرخودمي كنندفرزندان چنين والديني اظهارمي كنندكه اگرشمامي خواستيدازهم جداشويدواگرازروزاول بگومگوداشتيدچرابچه دارشديدچرايك موجودبي گناه رافدامي كنيد.
جواني اظهارمي كندكه من اززماني كه يادم مي آيددرخانه مان جنگ وكتك كاري بوده ولي بااين حال ما6خواهروبرادربوديم پدرومادرعزيزاگرشماباهمديگربه اصطلاح خودتان تفاهم نداشتيدچرابچه دارشديدآنهم 6تا.‏
پدرم كارگربودومادرم خانه داروزندگي بسيارساده اي داشتيم همه ماكارمي كرديم ازشيشه پاك كني تاآدامس فروشي تازه شب كه بخانه مي آمديم آن نان خالي راهم بايدبادعواوشاجره ميخورديم.
مادري مي گويدماازروي تفاهم يااينكه ازهمديگرخوشمان بيايدباهم ازدواج نكرديم بلكه به اصرارپدرومادرمان باهم ازدواج كرديم هرچقدربه پدرومادرخودگفتيم كه ماهمديگررادوست نداريم آنهاگفتندمگرباشماست مامي گوييم كه بايدباهم ازدواج كنيدشماديگركارتان نباشدتاموقعي كه نامزدبوديم آنهابه اجبارمارابيرون مي فرستادندمادرم مي گفت اگريكبار، دوبارباهم بيرون بروي مهرش به دلت مي نشيندغافل ازاينكه شوهرم بعدهامي گفت كه مادرم نيزهمين حرفهارابراي من مي گفت مابيرون هم رفتيم رفت وآمدهم مي كرديم اماهيچ علاقه اي به همديگرنداشتيم تااينكه به زورواجبارخانواده هاباهم ازدواج كرديم اماچه ازدواجي يكروزخوش نداشتيم دائم درخانه درگيري ومشاجره است شوهرم خانه نمي آيدمرادرخانه استيجاري ول كرده ورفته بعضي وقتهاهم كه خانه مي آيدفقط براي اين است كه مقداري خوردوخوراك مي آوردوالدين من بازهم دست ازحرفهايشان برنمي دارندومي گوينداگربچه دارشويدرابطه تان خوب مي شودولي ماديگرقصدجدائي داريم ومن ديگرنمي توانم اين زندگي راتحمل كنم ويك موجودمظلوم رابدبخت كنم هم اينكه خودم بدبخت شده ام كافي است .‏
پژوهشها نشان مي دهدكه افراط وتفريط درروابط دختروپسرقبل ازازدواج هردومشكلاتي رادرآينده فراهم مي آورد.چنانچه دختروپسرفقط درمراسم خواستگاري يكديگرراببيندوبطورظاهري همديگررابپسندندوجنبه هاي شخصيتي ، رفتاري ، فكري رادرنظرنگيرند پس ازمدتي مشكلاتي رادرزندگي تجربه خواهندكردواگرهم روابط بي بندوبارداشته وبي توجه به مسائل اخلاقي وفرهنگي طرف مقابل باشندبازهم درآينده مشكلات متعددي خواهندداشت .‏
والدين بابدگوئي ازهم نزدفرزندانشان موجب مي شوندتابچه ازديداريكي ازپايه هاي اصلي شخصيت رفتاري اش محروم شودودرآينده نيزنسبت به افرادبي اعتمادشوديكي ازعوامل طلاق به تغييرات اجتماعي گسترده تري كه درجامعه شكل مي گيردمربوط است اين واقعيت كه امروزه دربعضي ازخانواده ها بطورعام داغ بدنامي به طلاق زده نمي شودباعث افزايش روزافزون طلاق مي شودتا اندازه اي نتيجه تغييروتحولات اجتماعي است كه بارشدشهرنشيني وصنعتي شدن وبه تبع آن گذرجامعه ازمرحله سنتي به مدرن پديدمي آيديكي ازمسائلي كه باعث مي شودزنان طلاق بگيرندمسئله استقلال اقتصادي زنان است كه بتدريج كه زنان ازنظراقتصادي مستقل مي شوند ايشان به گرفتن طلاق يك نوع منزلت اجتماعي براي آنان تلقي مي شودبيشترميگرددواين امردرپاره اي مواردباعث تشويق زنان به گرفتن طلاق شده است عواملي كه درطلاق مؤثرندعامل اقتصاد، فقر، بيكاري شوهر، اعتياد، داشتن زنان متعدد، ندادن نفقه ، فساداخلاقي ، زنداني بودن شوهر
والـــــدين هرچه سعــــي كنندكه بعدازجدائـــــي كمبودهمــــديگررابراي فرزندان پركنندنمي توانندچراچونكه درخانه هركس جاي خوددارددرخانواده هائي كه والدين ازهم جدامي شونددربسياري ازمواردبچه هادچاركمبودعاطفي مي شوندوبه احتمال زياددختران فراري ، كودكان خياباني وافرادبزهكارومعتادمحصول چنين خانواده هائي است . ‏
درخصوص راههاي جلوگيري ازطلاق بررسي هانشان مي دهدعدم شناخت صحيح زوجين پيش ازازدواج يكي ازدلائل اصلي وقوع طلاق است براي جلوگيري ازاين امرمشاهده قبل ازازدواج ضروري است اگرجوانان آشنائي كامل ازهمديگرداشته باشندودراين صورت باهم ازدواج كنندزندگي مشترك پايدارتري خواهندداشت پديده طلاق ازلحاظ جامعه شناسي پديده تاثيرگذاربرآسيب هاي اجتماعي بوده وگسيختگي خانواده رادرپي داردوهمواره درجامعه اي كه درحال گذاراست بصورت ناهنجاري اجتماعي دركنارپديده هايي چون اعتياد،بيكاري دختران فراري ،بزهكاري ، جرم، وجنايت وفقرفريادمي كشدوهمواره قربانياني بنام فرزند، زن مرد، حتي جامعه رابه همرا داردزن ومردبايددركنارهم باشند.درجبهه مقابل هم مردبايدتكيه گاه مطمئني براي زن باشدبنابه گفته ائمه وقتي زن ومردي ازطلاق صحبت م كنندطلاق آنقدرعمل زشت وناپسنداست كه عرش به لرزه مي افتدباكوچكترين دعواياكدورتي فورا" كلمه طلاق رابرزبان جاري نكنيم پيامبراكرم‌‌‌ (ص ) فرمودند.ان الله تعالي يبغض الطلاق (خداوندمتعال ازطلاق بخشم مي آيد)بلكه به آينده فرزندانمان بينديشم اين فرزندتنهامتعلق بمانمي باشدبلكه متعلق به جامعه است اوفردابايددرجامعه باشداگردعواومشاجره هم داريم پيش فرزندانمان ازاين كاراجتناب كنيم چون اين بگومگوهادرنهايت به زيان كودكانمان خواهدبودواودرآينده فردي خشن وعصباني بارخواهدآمدوالدين بايداين نكته رابدانندكه پرورش دادن فرزندي سالم ، قوي ، اعتمادبه نفس بالاوموفق درگرومحيطي امن ، آرام ، صميمي درخانواده است پس آموزشهاي لازم دراين زمينه ضروري بنظرميرسدوتوجه به بهداشت روح وروان ضروري است.‏
http://www.vekalat.org/public.php?cat=2&newsnum=302505
چاپ شود