به سايت وكالت خوش آمديد :: شوهر اولم با شاگردم ازدواج كرد، دومي از 5 سال پيش ناپديد است
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
شوهر اولم با شاگردم ازدواج كرد، دومي از 5 سال پيش ناپديد است
 

به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، زن ميانسال با حضور در مجتمع قضايي خانواده با بيان اينكه همسرش از 5 سال قبل، او و فرزندش را رها كرده است، درخواست صدور حكم طلاق غيابي كرد.
زن ميانسال گفت: 14 سال قبل و چند سال بعد از اينكه از همسر اولم جدا شدم، به واسطه يكي از آشنايان با همسر دومم آشنا شدم و مدتي بعد با 150 سكه به عقد او درآمدم.
وي ادامه داد: مدتي بعد از ازدواج، متوجه شدم كه او معتاد است و هيچ تعهدي نسبت به خانواده خود ندارد. او بارها مرا رها مي‌كرد و بعد از ماه‌ها به خانه برمي‌گشت و برايش مهم نبود كه من و فرزندانم چه وضعي داريم.
زن ميانسال گفت: يك بار به مدت 2 سال ما را رها كرد و به زادگاه خود رفت و من به تنهايي به دنبال او گشتم تا او را دوباره به خانه آوردم و مجبورش كردم كه اعتيادش را ترك كند.
وي افزود: اما از 5 سال قبل او، من و فرزند مشتركمان را رها كرده است و تلاش ما براي يافتن اثري از او نتيجه نداده است و اصلاً نمي‌دانم او در حال حاضر زنده است يا نه.
پسر 13 ساله اين زن نيز در دادگاه حضور داشت و به قاضي عموزادي گفت: تا جايي كه من در خاطر دارم، پدرم تمام پول خود را صرف تهيه مواد مخدر مي‌كرد و هيچ خرجي به مادرم نمي‌داد. به خاطر اعتياد پدرم خانواده‌اش هم او و هم ما را طرد كرده بودند و رابطه‌اي با ما ندارند.
قاضي عموزادي از زن ميانسال درباره علت طلاق از همسر اولش سؤال كرد كه وي گفت: از همسر اولم 2 پسر دارم و زماني كه پسرانم كوچك بودند، همسرم تصميم گرفت خانه جديدي براي ما بسازد. اين كار او باعث شد هزينه مالي زيادي به ما تحميل كرد و من براي كم كردن اين مشكلات تصميم گرفتم تدريس خصوصي كنم.
وي ادامه داد: مدتي بود كه كار خود در زمينه تدريس خصوصي آغاز كرده بودم و به زن جواني كه تازه شوهرش را در سانحه رانندگي از دست داده بود، آموزش مي‌دادم. مدتي بعد همسرم گفت كه قرار است به يك مأموريت برود و آن زن هم عنوان كرد كه براي ديدار با خانواده شوهرش به شهرستان مي‌رود.
زن ميانسال گفت: مدتي بعد فهميدم آنها با هم ازدواج موقت كرده‌اند و در ‌آن سفر با هم بودند ولي شوهرم بعد از مدتي آن زن را طلاق داد. پدر من به او گفت كه مي‌تواند دوباره با من زندگي كند ولي او با بيان اينكه خجالت مي‌كشد با من زندگي كند، من را طلاق داد.
وي گفت: همسر دومم نيز از 5 سال قبل ما را ر ها كرده است. تا مدت‌ها به خاطر حفظ‌ آبرو، به دوستان نزديك خودم هم نگفتم كه همسر دومم ما را رها كرده است ولي مشكلاتي كه براي بيمه كردن فرزند مشترك من و همسر دومم پيش آمد، باعث شد كه اين تصميم را بگيرم.
زن ميانسال همچنين گفت: تمام 150 سكه مهريه و حقوق خود را در قبال صدور حكم طلاق مي‌بخشم.
قاضي عموزادي نيز بعد از شنيدن اظهارات زن ميانسال، از وي خواست در جلسه آينده شاهدان خود را براي تأييد اظهاراتش به دادگاه معرفي كند.