به سايت وكالت خوش آمديد :: مصاحبه عامل قتل عام در حاشیه تهران
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
مصاحبه عامل قتل عام در حاشیه تهران
 
جام جم آنلاين:




خودت را معرفي كن.

محمد الف، 65 سال دارم و راننده اتوبوس هستم.

مجردي يا متاهل؟

متاهل هستم و 2 همسر دارم و ثمره اين 2 ازدواج 4 دختر و 10 پسر است.

چرا اين حادثه اتفاق افتاد؟

محل حادثه يك مجتمع مسكوني متعلق به من و همسر اولم است و خودمان در نيم‌طبقه اول زندگي مي‌كرديم.

برخي از واحدها را فروخته بوديم و از 2 سال قبل هم واحد 10 را كه در طبقه سوم مجتمع بود، به پسر يكي از همسايه‌ها فروخته بودم. اما از اوايل ارديبهشت امسال با خريدار آپارتمان اختلاف پيدا كرده بودم كه اين جنايت‌ها به دنبال اين اختلاف‌ها رقم خورد.

موضوع اختلاف شما چه بود؟

خريدار آپارتمان پسر همسايه آدم خوبي نبود و مدام افراد مختلفي را به خانه‌اش مي‌آورد و خانه‌اش را پاتوقي براي افراد مجرد و لاابالي كرده بود. چند بار به وي و پدرش تذكر دادم، اما توجهي به حرف‌ها و اعتراضات من نداشت و بارها با من درگير شدند. از چند ماه قبل متوجه رفتارهاي مشكوك 2 همسرم زهرا (48 ساله)‌ و سكينه (25 ساله)‌ و دختر 20 ساله‌ام (صديقه)‌ با پسر همسايه صاحب آپارتمان شدم.

به همگي آنها اعتراض كردم و خواستم تا به ادامه ارتباط با اين جوان و دوستانش خاتمه دهند كه توجهي به حرف‌هايم نكرده و هرازگاهي با هم صحبت مي‌كردند. ديگر از اين وضعيت خسته شده بودم، بنابراين موضوع را به تعدادي از مغازه‌داران و همسايه‌ها و حتي پدر مرد جوان گفتم، اما بي‌فايده بود.

حادثه چگونه رقم خورد؟

هنگام عصروقتي به خانه بازگشتم، متوجه شدم پسر همسايه مقابل در ورودي مجتمع به همراه پدر و يكي از دوستانش با يك دستگاه موتورسيكلت ايستاده است. به آنها اعتراض كردم كه درست نيست در اين محل توقف طولاني داشته باشند و افرادي را به خانه خود راه دهند كه شروع به فحاشي به من كردند و من هم عصباني شدم و از خانه‌ام 3 قبضه سلاح را كه هميشه زير تختخوابم پنهان مي‌كردم، برداشتم و به سوي آنها آتش گشودم كه آنها با صداي داد و فرياد فرار كردند، اما من همچنان با كلاشينكف شليك مي‌كردم و با كلت‌ها تير هوايي مي‌زدم. تيرها به تعدادي از رهگذران اصابت كرد. تصميم به كشتن مرد همسايه و پسرش گرفته بودم.

چرا به ديگر همسايه‌ها شليك كردي؟

از راه‌پله‌ها بالا مي‌رفتم كه دختر همسايه با گشودن در آپارتمان شروع به فحاشي به من كرد و با مشاهده سلاح‌ها، از من خواست با خانواده‌اش كاري نداشته باشم كه چند تير به سوي وي (فاطمه)‌ شليك كردم كه روي پله‌ها افتاد و تكان نخورد. در همين موقع همسر و دخترم به سراغ من آمدند تا مرا آرام كنند كه به طرف آنها نيز شليك كردم و آنها نيز وحشت‌زده شروع به دويدن از راه‌پله‌ها كردند كه آنها را تعقيب كردم و چند طبقه بالاتر، با شليك 3 تير به هر يك از آنها، به زندگي‌شان پايان دادم.

در جريان اين تيراندازي چه تعداد گلوله شليك كردي؟

1920 تير از 2000 تيري كه همراه داشتم، شليك كردم.

سلاح‌ها را از كجا آورده بودي؟

سال 64، 3 قبضه كلت و كلاشينكف را به همراه فشنگ‌ها به سرقت برده و در خانه‌ام نگهداري مي‌كردم.