به سايت وكالت خوش آمديد :: معماى۴ ساله قتل مردتاجر
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
معماى۴ ساله قتل مردتاجر
 

گروه حوادث روزنامه ايران ـ حميده گودرزى : همسر تاجر اهوازى پس از ۴سال زندگى پنهانى جزئيات قتل شوهرش را فاش كرد.اين زن متهم است با همدستى مرد مورد علاقه اش نقشه جنايت را اجرا كرده است. و بعد هم براى گمراه كردن پليس ، سناريوى ساختگى حمله ۲ موتورسوار را طراحى كرد.
به گزارش خبرنگار ما، بعدازظهر ۱۸ تير سال ۸۲ رانندگان و مسافران خودروهاى عبورى با شنيدن فريادهاى كمك خواهى زن جوانى كنار يكى از بزرگراه هاى شرق تهران بلافاصله به كمكش شتافتند.


كنار اين زن، پيكر خون آلود مردى روى زمين افتاده بود كه آثار اصابت ضربه هاى چاقو روى بدنش به چشم مى خورد. اين زن به مردم گفت: شوهرم دقايقى قبل از سوى۲ موتورسوار مزاحم هدف حمله قرار گرفته است.بدين ترتيب پس از تماس تلفنى رهگذران به پليس ۱۱۰ گروهى از مأموران كلانترى تهرانپارس براى بررسى موضوع در محل حادثه حضور يافته و با همكارى مأموران اورژانس تهران، بدن غرق در خون و نيمه جان مرد مجروح را به بيمارستان انتقال دادند. اما به رغم تلاش پزشكان، مرد ۴۳ ساله كه «عبدالرحيم» نام داشت در بيمارستان جان سپرد.بدين ترتيب با دستور بهروز هنرمند بازپرس كشيك ويژه قتل جسد به پزشكى قانونى انتقال يافت و همسرش «اكرم» نيز به عنوان تنها شاهد اين ماجرا تحت بازجويى قرار گرفت.وى گفت: شوهرم قبلاً طلافروش بود و اين اواخر از تجار سرشناس پوشاك اهواز به شمار مى رفت .سال ها قبل من و عبدالرحيم با هم ازدواج كرديم و حاصل زندگى ما نيز ۲ فرزند است. چند روز قبل نيز همراه او براى ديدن مادرم به تهران آمديم و اما ساعتى پيش از حادثه وقتى براى تفريح از خانه خارج شديم، ناگهان ۲ جوان موتوسيكلت سوار كه در يك وضعيت غيرعادى بودند، شروع به متلك پرانى كردند.


بعد هم شوهرم با آنها درگير شد. با وساطت چند رهگذر اين نزاع خاتمه يافت. اما چند كوچه پايين تر ۲ جوان باز هم به سراغ ما آمدند و با چاقو به شوهرم حمله كردند.بدين ترتيب با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسراى جنايى تهران گروهى از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهى تهران مأموريت يافتند در تحقيقات ويژه پرده از راز اين جنايت بردارند.كارآگاهان كه در پى تحقيقات علمى پليسى متوجه ضد و نقيض گويى هاى اكرم (همسر مقتول) شده بودند، با احتمال اينكه او قادر به شناسايى قاتلان است، شاخه اى از بررسى هاى خود را در اين باره متمركز كردند تا اين كه متوجه شدند، زن جوان با يكى از دوستان خانوادگى اش رابطه پنهانى دارد.
از اين رو با قوت گرفتن فرضيه قتل مرد تاجر از سوى همسرش، كارآگاهان براى تحقيقات فنى اين ۲ مظنون را به اداره پليس آگاهى تهران احضار كردند.اما «زن و مرد» كه ۶ ماه بعد از اجراى نقشه شوم خود به طور پنهانى با هم ازدواج كرده بودند، از ترس افشاى رازشان به يكى از شهرهاى غربى كشور گريختند. سپس «اكرم» قطعه زمينى كه از ارثيه پدرى اش به او رسيده بود با مبلغى پائين تر از قيمت واقعى اش فروخت و همراه شوهرش به طور غيرقانونى به تركيه گريخت.
سرگرد محمد نظرى مسؤول اطلاع رسانى پليس آگاهى تهران در اين باره گفت: در حالى كه تلاش براى يافتن ردپايى از متهمان ادامه داشت، كارآگاهان از سوى منابع اطلاعاتى خود دريافتند، زن و مرد فرارى چند ماه قبل به كشور بازگشته و خانه اى در يكى از شهرهاى شمالى كشور اجاره كرده اند.همچنين تحقيقات بعدى نشان داد «اكرم» كه در محل سكونت جديدش اقدام به فروش روسرى كرده است، براى تهيه روسرى به بازار تهران آمده است. از اين رو، كارآگاهان در يك عمليات غافلگيرانه او را شناسايى و دستگير كردند. اما از سوى ديگر خواهرهمسر دومش كه از دستگيرى وى باخبر شده بود، بلافاصله موضوع را با برادرش و پسرخاله اش سامان در ميان گذاشت. بدين ترتيب آنها در فرصتى مناسب متوارى شدند.اما چند ساعت بعد در يك قرار صورى با اكرم دستگير شدند. زن جوان در جريان بازجويى ها به جرم خود اعتراف كرد و در اين باره گفت: «م» از سال ها قبل به خانه ما رفت و آمد داشت. از آن زمان به بعد ما به هم علاقه مند شديم و به دليل آنكه شوهرم را مانع ازدواجمان مى ديديم، تصميم گرفتيم كه عبدالرحمن را به هر شكل ممكن از سر راه خود برداريم. از اين رو من يك دستگاه موتوسيكلت براى «م» خريدم وقتى ما به تهران آمديم او نيز موتوسيكلت را با قطار به تهران آورد. سپس با تماس تلفنى او را از مكان هايى كه حضور داشتيم باخبر كردم.من و «م» براى آنكه راحت تر نقشه خود را اجرا كنيم از سامان پسرخاله «م» نيز كمك گرفتيم، او سال ۸۰ به دليل اختلاف پسر جوانى را در يك نزاع كشت و از آن زمان به بعد در تهران زندگى مخفيانه اى داشت.وى ادامه داد: همان سال ها نيز برادر سامان به اتهام قتل دستگير شد. اما به دليل آنكه مدركى عليه او نبود، با رأى دادگاه تبرئه شد. اما خانواده مقتول كه از او كينه به دل داشتند، وى را به قتل رساندند.اكرم در ادامه گفت: روز حادثه وقتى من و شوهرم به خيابانى در شرق تهران رفته بوديم «م» و سامان نيز طبق نقشه قبلى به سراغ ما آمده و او را كشتند. با اعترافات متهمان، بازپرس هنرمند، آنان را با قرار قانونى بازداشت كرد. هم اينك بررسى هاى پليسى درباره اين پرونده ادامه دارد.