به سايت وكالت خوش آمديد :: جستجو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
عدم
کلمه مورد جستجو :
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي

تعداد کل : 122
مشاهده
Preview << 1 [2] 3 4 >> Next
 
علی
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد

اينجانب از سال 1383 براي عرضه محصول نرم افزاري خود (در قالب يک شرکت رايانه اي که براي همين منظور تاسيس نمودم) در استانهاي مختلف به دنبال نماينده محلي بودم. در بعضي از استانها موفق شدم. از جمله در استان گلستان توسط يکي از هم دانشگاهيانم که مورد اطمينان بود، برادر خانمش را که در گنبد زندگي مي کند، معرفي کرد. پس از بررسيها و توافق اوليه قرار شد که ايشان فعاليت کنند و در ازاي فروش، نصب، آموزش و پشتيباني در زمان گارانتي(6 ماه)، 15 درصد از مبلغ دريافتي را براي خود بگيرند. با توجه به دوري راه، ارتباط کاري ما از طريق تلفن و پست صورت مي گرفت. متاسفانه اين توافقات شفاهي (تلفني) صورت گرفت و هيچ قرارداد مکتوبي بين ما نبود.

پس از چند ماه فعاليت که اولين فروش صورت گرفت، ايشان مطابق قرارداد عمل نمود و مبلغ دريافتي از فروش اول را پس از کسر 15 درصد توافق شده به حساب اينجانب واريز نمود. و ضمنا قرارداد ارسالي اينجانب بين کاربر و نماينده مربوطه به امضا رسيد. در انتهاي اين قرارداد رسيدي نيز از نماينده گرفته و امضا شده است مبني بر اخذ وجه و تعهد انجام وظايف نمايندگي. (کپي اين قرارداد و رسيد موجود است)

پس از آن با تلاش فراوان موفق شديم اين محصول را در استان مربوطه جا بيندازيم به طوريکه تا پايان سال گذشته تعداد کاربران در استان به 44 کاربر رسيد. که آخرين آن در آبانماه 1384 اتفاق افتاد و پس از آن فروش جديد نداشتيم.
از اين تعداد حدود 30 کاربر با نماينده قرارداد فروش امضا کرده اند که برگه دوم آنها موجود است. ولي رسيد ذکر شده نماينده در انتهاي قرارداد اول موجود نيست.

اولين سفر من به استان و ديدار با نماينده مربوطه، زمستان 1383 اتفاق افتاد که جهت شرکت در جلسه صنف مربوطه کاربران و تبليغ برنامه انجام شد. خوشبختانه موفق شديم يکي از برنامه هاي منتخب صنف باشيم. (قابل ذکر است که يکي از اولين کاربران ما در استان سهم به سزايي در جا افتادن و بهبود کيفت محصول داشت که سبب اصلي موفقيت ما در استان بود) اما براي اين کار و رقابت با ساير محصولات لازم بود تا قيمت را پايين بياوريم (و يا زمان گارانتي را از 6 ماه به يکسال افزايش دهيم) که به همراه نماينده اين موافقت را به صنف مربوطه اعلام کرديم. (در عمل جز چند کاربر بيشتر کاربران را به سمت گارانتي بيشتر برديم) همين مطلب باعث شد که پس از آن جلسه تعداد کاربران ما از 6 کاربر به 44 کاربر در آبان 1384 برسد.
لازم به ذکر است که در همان سفر با توجه به فعال بودن نماينده، درصد نماينده را به 20 درصد ارتقا دادم. (اين مطلب شفاهي صورت گرفت و در جايي مکتوب نيست.)
در طي مدت فعاليت با توجه به فعاليت نسبتا رضايت بخش نماينده مشکل خاصي وجود نداشت. اما با توجه به اطميناني که نسبت ب ايشان داشتم وجوه دريافتي را واريز نمي کرد. فقط مقداري از آن را در دو مرحله که نياز داشتم در مهر و آذر سال 84 به حساب من واريز کرد.

از آنجا که در نيمه دوم سال قبل با توجه به اتمام فروش جديد و ... متوجه کم کاري نماينده به خصوص در دريافت طلب از کاربران که ماهها از خريدشان مي گذشت، در انتهاي سال 1384 به استان مسافرت نمودم و در طي چند روز به همراه نماينده اقدام به تسويه حساب با بقيه کاربران نموديم.

در روز آخر اقامت، اول اسفند 1384، ايشان براي اولين بار تقاضاي درصد بيشتر جهت پشتيباني کاربران نمود.
لازم به ذکر است که پس از اتمام مدت گارانتي مبلغي ساليانه (معادل ثلث مبلغ برنامه که مبلغ چندان زيادي نيست) بابت خدمات از کاربران اخذ مي شود.
که ايشان مدعي بود 20 درصد کافي نيست. بنده هيچگونه موافقتي نکردم و با توجه به عدم شناخت نسبت به ميزان کاري که قرار است نماينده انجام دهد، بالا بردن درصد را منوط به ادامه فعاليت و ثبت کل فعاليت کاري در طي يک يا دو ماه، توسط ايشان و ارزيابي آن قرار دادم. که ايشان سه هفته بعد،24 اسفند، در تماس تلفني اعلام نمود که قصد ادامه فعاليت را ندارد و فقط تا پايان فروردين جهت تسويه ها و کارهاي باقيمانده فعاليت مي کند. که بنده با ارسال نامه اي ضمن دعوت ايشان به ادامه همکاري، موافقت کردم در صورتي که تا پايان ارديبهشت فعاليت نمايد و وجوه مربوطه را تا آن تاريخ واريز نمايد.

همانطور که از متن فوق متوجه شديد هيچگونه مشکل حادي در زمان فعاليت پيش نيامد و برخي کم کاريها نيز با توجه به رابطه دوستانه به ديده اغماض گرفته مي شد. حتي با توجه به دانشجو بودن نماينده سعي شد که علاوه بر درصد همکاري به شکل ديگري به ايشان کمک شود. از جمله مبلغ 900 هزار تومان جهت خريد موبايل در اسفند 83 و مبلغ 1.5 ميليون تومان جهت وديعه مسکن گرگان ايشان (ايشان در گرگان دانشجو بودند) در شهريور 84 همگي از وجوه دريافتي فروش برنامه، صورت گرفت.

در نيمه خرداد 85 يعني پس از دو هفته که از زمان اتمام همکاري مي گذشت در تماس تلفني با نماينده، که پيگير عدم واريز وجوه دريافتي شدم. ايشان براي اولين بار مدعي درصد بيشتر شد. وي مدعي شد که:
1- مبلغ 20 درصد مورد توافق ما ارتباطي به خدمات پشتيباني در زمان گارانتي ندارد! و وجه فروش را دو قسمت نمود يکي مبلغ فروش که 20 درصد مي خواست و ديگري مبلغ پشتيباني معادل مبلغ پشتيباني ساليانه، که مدعي 50 درصد! از آن بود.
2- در مورد کاربراني که پشتيباني پس از مدت گارانتي را تمديد کرده بودند ادعاي 50 درصد! مي کرد.
صحبت تلفني طولاني ما بي نتيجه بود. بنده نيز از آنجا که مبلغ واريز نشده که در مورد آن ادعا نداشت زياد بود ملاحظه مي کردم. تا اينکه با وساطت تلفني دامادشان (هم دانشگاهي سابق و معرف ايشان) نهايتا در دو مرحله، 15 تير و 8 مرداد، مبالغي را که ادعا نداشت واريز کرد. در نهايت مبلغي که ايشان براي خود برداشت 38 درصد کل مبلغ دريافتي بود يعني 13 درصد بيشتر از توافق طرفين، که رقم قابل توجهيست.

تلاشهاي اين جانب براي حل دوستانه از طريق داماد و حتي پدر ايشان به نتيجه اي نرسيد. در نهايت قصد پيگيري قضايي دارم:
1- با توجه به نبودن توافق اوليه به صورت مکتوب، آيا مدارک موجود از جمله قراردادهاي ذکر شده با کاربران که برگه دوم آنها موجود است و به امضاي نماينده هم رسيده مي تواند محکمه پسند باشد؟
2- آيا رسيد انتهايي قرداد با کاربر اول به امضاي نماينده (کپي آن موجود است) که در آن درصد توافق اوليه (15 درصد) ذکر شده و وظايف نماينده از جمله کلمه پشتيباني در زمان گارانتي ذکر شده است، مي تواند به ساير کاربران نيز تعميم داده شود؟ با توجه به اينکه ايشان هم اکنون (و نه در طول دو سال فعاليت) مدعي شده است که در توافق اوليه ما ذکري از پشتيباني به ميان نيامده بود!
توضيح اينکه در قراردادهاي نماينده با کاربران، به صراحت ذکر شده که اعمال کليه وظايف فروشنده در استان از جمله پشتيباني بر عهده نماينده مربوطه است.
3- با توجه به شفاهي بودن قرارها، آيا مدارک فوق کفايت مي کند؟ اگر نه، چه بايد کرد؟
4- آيا با توجه به اينکه ايشان بدون اجازه در مبالغ اماني حاصل از فروش تصرف نموده مي توان به اتهام خيانت در امانت از ايشان شکايت کيفري نمود؟

با تشکر فراوان از حوصله و دقت شما
پرسش :
 
دوست عزيز راهنمائي كامل در اين خصوص مستلزم ملاحظه رسيدها وقراردادهاي نماينده با كاربران است.سربازي9/7/85
پاسخ :
 

 
وحید
نام :
 
آقای سربازی، سلام
مدت ده ماه با همسرم زندگی مشترک داشتم. ایشان با بهانه گیری بی مورد عرصه را بر من تنگ و یک روز طلا و جواهرات و مقداری پول را برداشته و از منزل خارج شدند. پس از مدتی دادخواست طلاق دادند. مهریه همسرم که یک آینه و شمعدان نقره بوده پرداخت نموده ام. اما در مدت کوتاه زندگی مشترک به اندازه ای از نظر مادی و معنوی سرمایه گذاری کرده ام که راضی به طلاق ایشان نیستم. لذا دادخواست الزام به تمکین را طرح نمودم. با آنکه دادخواست الزام به تمکین من پیش از دادخواست طلاق همسرم مطرح شده بود، وکیل همسرم به دادگاه مراجعه و اذعان کرد که موکل من در شهر اصفهان، محل اقامت پدر و مادر خود زندگی می کند. در حالی که پیش از آشنایی با همسرم ایشان در تهران منزل خاله خود زندگی می کردند. قاضی نیز به همین علت پرونده را بدلیل عدم صلاحیت محلی به شهر محل اقامت همسرم ارجاع کرد. پس از اطلاع به قاضی پرونده مراجعه کردم و ایشان گفت که همسرتان برای اثبات محل اقامت خود استشهاد داشته است. به ایشان گفتم من هم ادعای ایشان را با استناد به گواهی محل تحصیل ایشان در تهران و استشهاد محلی رد می کنم. قاضی گفت بسیار خوب من حکم عدم صلاحیت محلی صادر کرده ام و کاری نمی توانم بکنم. فقط شما می توانید دادخواست خود را پس گرفته و دادخواست دیگری به جریان بیندازید!!! من هم به ناچار چنین کردم. پس از مدتی زمان دادگاه طلاق همسرم که بعد از من اقدام نموده بود برگزار شد. من در آن جلسه شرکت و لایحه ای دادم. اما همسرم در دادگاه الزام به تمکین که پس از آن تشکیل شد به بهانه این که دادگاه صلاحیت محلی ندارد شرکت نکرد. امروز هم به دادگاه مراجعه کردم تا بار دیگر به قاضی بگویم که محل اقامت همسرم تهران است اما او گفت چنانچه صحبتی دارید در دادگاه مطرح کنید! آقای سربازی بدیهی است که قاضی نمی باید بار اول بدون حضور من و مشاهده دلایل من حکم عدم صلاحیت محلی صادر می کرد. حالا هم که مستندات کافی به ایشان ارائه داده ام شاید همان حکم قبلی را صادر نماید. در صورتی که چنین کند چگونه می توانم به حکم دادگاه اعتراض کنم؟ لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکر وحید
پرسش :
 
دوست عزيز با توجه به ارتباط كامل دعاوي الزام به تمكين وطلاق .مطابق قانون بايد دعاوي مذكور تواما در يك دادگاه رسيدگي شود.بنابر اين دادگاهي كه سبق ارجاع دارد يعني يكي از دادخواستها زودتر به آن ارجاع شده صالح به رسيدگي است مي توانيد به دادگاه ديگر مراجعه ومراتب را اعلام تقاضاي رسيدگي توامان كنيد.سربازي16/7/85
پاسخ :
 

 
مسعود
نام :
 
ميخواهم يک باب ساختمان را که داراي اقساط ميباشد و دفترچه اقساط هم به اسم من ميباشد وکالت بلاعزل بدهم به خريدار و درداخل وکالت ذکر شود درصورت عدم سه قسط از وام وکالت ساقط و ساختمان در اختيار اينجانب قرار گيرد آيا اين کار صحيح است يانه و لطفا راهنماپي فرماپيد باتشکر
پرسش :
 
منع قانوني وجود ندارد.سربازي11/7/85
پاسخ :
 

 
رضا رزمه
نام :
 
با سلام و احترام
اينجانب بعنوان صاحب سرقفلي مغازه اي هستم كه در حدود 16 سال در آن مشغول كسب و پيشه بوده‌ام دوسال پيش بعلت عدم آگاهي كامل از جزئيات قانون مالك و مستاجر اقدام به تغيير شغل در مغازه مذكور نمودم ولي رضايت مالك فقط بطور شفاهي و دوستانه صورت گرفت اين در حالي است كه پس از آن تمام مبالغ اجاره توسط مالك دريافت گرديده ولي هيچگونه قيضي كه دال بر پرداخت اجاره بها باشد از سوي وي به بهانه‌هاي مختلف ارائه نگرديده كه اين امر ممكن است در آينده ايجاد مشكلاتي را براي بنمايد خواهشمند است راهنمايي فرمائيد
پرسش :
 
ناگزير هستيد توافق شفاهي با مالك را مكتوب نمائيديا بابت اجاره از وي رسيد دريافت نمائيد والا ايشان مي تواند تخليه مورد اجاره را بخواهد.سربازي11/7/85
پاسخ :
 

 
مهدی
نام :
 
با سلام مالک ويلاي مسکوني در يکي از شهرکهاي ساحلي شمال کشور هستم. شهرک داراي اساسنامه از سال ۵۰ مي باشد اما به ثبت نرسيده است. اکنون ساکنين شهرک با مشکل تغيير کاربري برخي از ويلاها شده اند که متاسفانه شهرداري منطقه نيز با اخذ عوارض با تغيير کاربري و ساخت هتل و.... موافقت مي نمايد و به عبارتي به مرور شهرک مسکوني در حال از دست دادن هويت خود است. خواهشمند است اعلام فرماپيد آيا مي توان با استناد به اساسنامه مورد توافق اوليه مالکين مبني بر عدم تغيير هر گونه کاربري از اين امر جلو گيري نمود ؟و آيا اصولاْ آساسنامه اين نوع شهرکها که حدود ۴۰ واحد ويلاپي در آن احداث شده وجاهت قانوني دارد که در مراجع قضاپي بدان استناد نمود ؟ و اصولاْ اين نوي اساسنامه ها به چه طريق قابل ثبت مي باشد؟ با عرض پوزش و سپاس فرآوان
پرسش :
 
بنظرم ثبت اساسنامه مذكور ضروري نباشد بله تا زماني كه در اساسنامه تغيير ايجاد نشود مفاد ان لازم الاتباع است و مي توان مانع شد.سربازي11/7/85
پاسخ :
 

 
کاوش
نام :
 
سلام.در دعوی کیفری علیه بنده رونوشت غیر مصدق سندی را به عنوان دلیل ارائه دادم دادسرا با قبول ان منع تعقیب صادر نمود.شاکی نیز به قرار اعتراض ننمود اما دعوی جعل طرح نمود من از ارائه اصل ان امتناع نمودم ایا دادگاه بدون دسترسی به اصل سند وبا اماره تلقی کردن عدم ارائه سند میتواند جعل را محرز وحکم محکومیت صادر کند؟به دیگر سخن ایا در حکم محکومیت به جعل دستیابی به اصل سند مورد ادعای جعل ضروریست یا خیر؟
پرسش :
 
بله ضروري است در صورتيكه شما اصل آنرا ارائه ننمائيد از عداد دلائل شما خارج مي شود .سربازي11/7/85
پاسخ :
 

 
محسن
نام :
 
سلام جناب سربازی
میخواستم بپرسم که اگر خانمی درموقع عقد وقبل از ازدواج مهریه خود را اجرا بگذارد وزوج توان
پرداخت آنرا نداشته باشد برخورد دادگاه با این مساله به چه صورت است آیا دراین مورد ماده 2اجرا
میشود وزوج بعلت عجز از پرداخت به زندان میرود؟ یا در همان ابتدا قسط بندی میشود با دادخواست اعسارزوج؟آیا صحت دارد که فقط برای شاغلین دائم ورسمی اقساط از همان ابتدا انجام میگیرد؟
سئوال دوم اگر عقد در شهرستان محل سکونت زوجه صورت گرفته باشد وزوج در شهرستان دیگر باشد درصورت
دادخواست زوج بر عدم تمکین زوجه، مطالبه نفقه ومهریه زوجه واستفاده از حق حبس در دادگاه کدام شهرستان
قابل پیگیری است ،در محل سکونت زوج یا در محل وقوع عقد؟در این مورد زوج میتواند از ماده 11قانون آیین
دادرسی مدنی در دادگاه محل سکونت خود پرونده را پیگیری کند؟
باتشکر از شما
پرسش :
 
سلام خدمت شما دوست عزيز پس ازعقد زوجه مالك مهريه است ومي تواند آنرا مطالبه نمايد پس از صدور حكم قطعي بر محكوميت زوج وي مي تواند از دادگاه تقاضاي تقسيط مهريه را با طرح دادخواست اعسار نمايد.در صورت تقسيط مهريه وپرداخت به موقع اقساط ماده 2 اعمال نمي شود والا با درخواست زوجه اعمال وزوج تا پرداخت مهريه يا اقساط زنداني مي شود.در محل سكونت زوج.سربازي24/7/85
پاسخ :
 

 
امير ملكي نژاد
نام :
 
اينجانب آپارتمان مسکوني ام را که در قولنامه به مساحت ۵/۹۹ متر بوده به نضمام پارکينگ و انباري فروخته ام و جهت استعلام شهرداري به شهرداري مراجعه و کارشناس آن متراژ بنا را ۵/۹۹ اعلام و انباري را ۸ متر اضافه بران اعلام کرده و مجموعا بهميزان ۵/۱۰۷ متر بناي مفيد شده است بنده به خريدار مراجعه و اعلام نموده ام که (باتوجه به عدم درج متراژ انباري در مبايعنامه ) وجه اضافه بنا را پرداخت يا قولنامه از سوي اينجانب به موجب ماده ۳۵۵ قانون مدني فسخ خواهم نمود اما خريدار نه وجه متراژ اضافه را ميدهد و نه قراداد را فيخ مينمايد و ادعا ميکند اينجانب ملک را با انبار خريده ام حال انبار ۱ متر يا ۱۰۰ متر حال بنظ شما بنده بايد چکار بکنم
۱- مبلغ ۷/۱۴ ميليون تومان از ايشان دريافت کرده ام.
۲-ملک در تصرف بنده ميباشد.
۳-در مبايعنامه کليه اخيارات فسخ اسقاط گرديده است.
باتشکر
پرسش :
 
صرفنظر از اينكه نظر خريدار كاملا قانوني وصحيح است با اسقاط كافه خيارات در صورتيكه حق با شما هم بود نمي توانستيد نسبت به فسخ مبايعه نامه اقدام كنيد.سربازي16/7/85
پاسخ :
 

 
امير قاسمي
نام :
 
باسلام وآرزوي قبولي طاعات شما
من كارمند رسمي يك شركت دولتي هستم مهريه همسرم ۵۰۰ سكه است مابه خانه خود نرفتيم ولي هم بستر شديم من يك خانه دارم كه سندش بنامم هست وفعلا خالي هست من منزل پدرم هستم وايشان فوت كرده وشش وارث دارد آيا درصورت به اجراگذاشتن مهريه با حقوق ماهيانه ۳۵۰ هزار تومان يك سوم حقوقم را ميگيرد .يا خانه ام رانيز توقيف مي كند وآيا توقيف يعني عدم توانائي در نقل وانتقال ومن ميتوانم ساكن شوم در آن يا اينكه دادگاه آن راضبط ميكند و به او ميدهد
پرسش :
 
با سلام وسپاس از لطف شما اگر در منزل مرحوم پدرتان ساكن هستيد منزل خودتان قابل توقيف است واگر در منزل خودتان ساكن باشيد منزل پدرتان به نسبت سهم الارث شما قابل توقيف خواهد بود.توقيف به معني عدم امكان نقل وانتقال است تا زمان قطعيت محكوميت شما وصدور اجرائيه وعدم پرداخت محكوم به وبعد از آن ارزيابي شده به مزايده گذاشته مي شود.سربازي28/7/85
پاسخ :
 

 
پيمان پولوزاده
نام :
 
بنده و ۴ برادر و ۲ خواهرم از وراث پدرم ميباشيم که در گواهي انحصار وراثت مشخص شده که يکي از برادرانم مانع از تقسيم ماترک ميباشد و با تهديد به آزار و اذيت و عدم حضور مانع تقسيم ميباشد راه قانوني در اعاده حقمان چيست؟ باتشکر از راهنماپي شما
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
رضا
نام :
 
بسمه تعالي
سلام عليکم
لطفا در رابطه با سوالات ذيل توضيحي اراپه فرماييد:
۱- م ۵۲ آ.د.ک : چگونه ممکن است دادگاه محل وقوع جرم صلاحيت محلي نداشته باشد؟
۲- م ۲۴۸ آ.د.ک: اگر کسي ادعاي عدم صلاحيت قاضي صادر کننده راي را داشته باشد بايد به مرجع بالاتر شکايت کند يا ديوانعالي؟
با کمال تشکر
پرسش :
 
سلام عليكم ورحمه الله 1-در مواردي مانند جرائم استاندارن .فرماندارن ونمايندگان مجلس و...اگر جرم خارج از حوزه قضائي تهران صورت گيرد بر خلاف اصل دادگاه محل جرم صالح به رسيدگي نيست. 2-به همان دادگاه رسيدگي كننده اعلام مي نمايد دادگاه مذكور بايد به اين ايراد رسيدگي اگر وارد دانست قرار عدم صلاحيت به شايستگي دادگاه صالحه صادر وپرونده را به مرجع مذكور مي فرستد والا با رد ايراد به رسيدگي ادامه مي دهد در اين صورت ذينفع مي تواند به قرارمذكوربهمراه راي صادره در مرجع تجديد نظر اعتراض نمايد.سربازي18/7/85
پاسخ :
 

 
هومن
نام :
 
با سلام وخسته نباشيد:
مستثنيات دين يعني چه منظورم زبان ساده تر
آیا عدم توانائی پرداخت مهریه زندان هم دارد

3- حداقل اموالی که مرد میتواند داشته باشد و شامل ضبط اموال برای مهریه نمیباشد چیست؟ منظورم داشتن ماشین معمولی مثل پراید یا 405 داشتن یک واحد اپارتمان حدود 60 متری و داشتن تلفن همراه
آیا در صورت عدم توانائی پرداخت مهریه این اموال هم مصادره میشود؟
در
پرسش :
 
محكوم له مي تواند براي وصول به محكوم به اموال محكوم عليه را توقيف نمايد برخي اموال از اين قاعده استثناء شده است كه در ماده524 قانون آئين دادرسي مدني احصاء شده است از جمله مسكن مورد نياز محكوم عليه و افراد تحت تكفل.وسيله نقليه مورد نياز ومتناسب با شان محكوم عليه.اثاثيه مورد نياز.وسايل وابزار كار.و... خير اين اموال توقيف نمي شود.در صورت اعسار وپذيرش آن از طرف دادگاه زنداني ندارد.سربازي25/7/85
پاسخ :
 

 
نيما
نام :
 
باسلام
اگر زن درخواست مهريه كند وبا توقيف و فروش اموال مرد به مهريه اش برسد و مرد درخواست تمكين نمايد و زن خواهان طلاق باشد بدون هيچ دليل محكمه پسندي مرد تا كي مي تواند از طلاق زن خود داري كند و اين دوره تسلسل تا چند سال ادامه خواهد يافت با توجه به اينكه مرد مهريه را پرداخت نموده و به هيچ عنوان حاضر به طلاق زن نمي باشد .( تاكيد ميكنم با فرض اينكه زن هيچ دليل موجهي نداشته باشد ) آيا قانون در چه شرايطي مرد را مجبور ميكند كه زن را طلاق دهد و مرد به فرض با يك ماه زندگي مشتر ك بايد مهريه را بدهد و زن را طلاق دهد آيا به صرف اظهار زن كه ديگر قادر به زندگي نيست و چون مهريه اش را نيز گرفته خواهان جدايي باشد ؟ حق و حقوق مرد و زيان مالي كه ديده چه خواهد شد .آيا اگر دادگاه به مرد اجازه ازدواج دوم را داد براي زن حق طلاق ايجاد مي شود ؟ و اگر مرد ازدواج نكرد تا چند سال ميتواند زنش را طلاق ندهد آيا مثل محكوميتهاي مالي كه يوم الادي دارد چنين حقي براي مرد براي عدم طلاق زن است ؟ و يا اينكه بعد از يكي دو سال دادگاه مثلا با فرض عسر و حرج براي زن و يااينكه زن به هيچ عنوان حاصر به تمكين نيست و ... حق طلاق را به زن خواهد داد با توجه به اينكه در اين مدت خود زن تمكين نكرده و دادگاه راي به تمكين زن داده است . با تشكرات فراوان
پرسش :
 
با سلام از فحواي سوال شما لجاجت طرفين كاملا محسوس است مسلما اين كشمكش فرسايشي روزي بدون برنده واقعي به پايان خواهد رسيد بهترين راه حل مصالحه طرفين است كه با وساطت شخصي آگاه ميسر است.اما زوجه تازماني كه دليل موجهي براي طلاق نداشته باشد امكان طلاق ندارد در وضعيتي كه به سبب عملكرد خويش در عسر وحرج هم باشد صرفا با بذل مهريه مي تواند تقاضاي طلاق داشته باشد.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
amin
نام :
 
با سلام.
بنده پسري ۲۷ ساله داراي مدرک ليسانس بدون شغل و در حال حاضر سرباز مي باشم.مدت ۳ سال است که با دختري عقد کرده ولي هنوز زير يک سقف نرفته ايم در همان سال اول تقاضاي کل مهريه را از من کرد که پس از رفت و آمدهاي زياد در دادگاه ملزم به پرداخت ماهانه يک سکه بهار آزادي شده ام.اما با اين حال ايشان از من تمکين نکرده و حتي در شهري غير از محل سکونت ما(هم خانواده ي زوج و هم خانواده ي زوجه) در حال تحصيل دانشگاه آزاد آنهم براي ۴ سال ميباشد.با توجه به اين توضيحات:
۱.با توجه به قوانين جاري قضايي آيا ميتوانم مانع تحصيل او شوم؟
۲.با توجه به عدم تمکين ايشان راهي براي ازدواج مجدد(بدون طلاق دادن زوجه ي اول يا يا گرفتن حق طلاق توسط زوجه ي اول) وجود دارد؟چگونه؟
۳.از نظر حضرتعالي بهترين راه براي حل اين مشکل که کمترين ضرر اقتصادي را براي اينجانب(با توجه به بيکار و سرباز بودن من)داشته باشد چيست؟
با تشکر و سپاس فراوان
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
كاويان
نام :
 
با سلام وخسته نباشيد
يك دستگاه آپارتمان در۲۵شهريور به مبلغ ۴۳ميايون با فروشنده معامله كردم و۲۰ميليون آنرا به عنوان قسمتي از ثمن معامله طبق مبايعه نامه تنظيمي به فروشنده دادم وقرار بود در تاريخ ۲۵مهر دردفترخانه الباقي ثمن را دريافت كرده وسند را منتقل نمايدوملك را تحويل دهد اما حاضر به حضور دردفترخانه نگرديد وحتي دراين يك ماه استعلام نسبت به اخذ استغلام وتشريفات اداري اقدام ننموده ومدعي فسخ معامله ميباشد
قابل ذكر است در مبايع نامه از بابت عدم حضور مبلغ ۵ميايون تومان عدم حضور دردفترخانه پيش بيني شده ومبلغ صد هزارتومان به صورت روزانه نيز جهت عدم تحويل به موقع آپارتمان درج گرديده
۱- آيا ايشان ميتواند معامله فسخ نمايد
۲-اگر نميتواند بنده جهت احقاق حقم ميتوانم شكايت كنم به چه طريق
با تشكر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
امير قاسمي
نام :
 
باسلام وتشکر از توجه وپاسخ شما جواب سپوال من را در تاريخ ۲۸/۷ لطف فرموديد ولي چون نکته مبهمي داشتم سوال وجواب را دوباره تکرار ميکنم وبعد سپوالم را ميپرسم
من كارمند رسمي يك شركت دولتي هستم مهريه همسرم ۵۰۰ سكه است مابه خانه خود نرفتيم ولي هم بستر شديم من يك خانه دارم كه سندش بنامم هست وفعلا خالي هست من منزل پدرم هستم وايشان فوت كرده وشش وارث دارد آيا درصورت به اجراگذاشتن مهريه با حقوق ماهيانه ۳۵۰ هزار تومان يك سوم حقوقم را ميگيرد .يا خانه ام رانيز توقيف مي كند وآيا توقيف يعني عدم توانائي در نقل وانتقال ومن ميتوانم ساكن شوم در آن يا اينكه دادگاه آن راضبط ميكند و به او ميدهد
پاسخ : با سلام وسپاس از لطف شما اگر در منزل مرحوم پدرتان ساكن هستيد منزل خودتان قابل توقيف است واگر در منزل خودتان ساكن باشيد منزل پدرتان به نسبت سهم الارث شما قابل توقيف خواهد بود.توقيف به معني عدم امكان نقل وانتقال است تا زمان قطعيت محكوميت شما وصدور اجرائيه وعدم پرداخت محكوم به وبعد از آن ارزيابي شده به مزايده گذاشته مي شود.سربازي28/7/85
سپوال : من قطعا بايد مهريه را بپردازم ومحکوم ميشوم اما اگر من بگويم منزل خودم ساکنم و تقاضاي اعسار کنم وبا توجه به اينکه کارمند رسمي دولت هستم و ميخواهم مهريه را متناسب با حقوق ۳۵۰ هزار توماني بدهم آيا بازهم سهم الارث من يا خانه من به مزايده گذاشته ميشود .
پرسش :
 
دوست عزيز زماني كه اموالي بنام شما وجود دارد يا سهم الارثي داريد كه محكوم له مي تواند به حكم قانون آنرا توقيف وارزيابي نموده وطلب خود را وصول نمايد وصول قسطي از حقوق شما مطرح نمي شود.بله سهم الارث شما توقيف مي شود.سربازي30/7/85
پاسخ :
 

 
سید عبدالعلی حسنی
نام :
 





چند ماه پيش سرقفلي مغازه اي رااز فردي که سرقفلي مغازه بر اساس وکالتنامه رسمي بنام او بود به مبلغ سي وپنج ميليون تومان در مشاور املاک خريداري نمودم رضايت مالک با فروشنده بوده ومالک حضور نداشته وفروشنامه را امضا نکرده يک ميليون تومان نقد وچهارده ميليون تومان چک روز بعد داده وقرارشد بعد از وصول اين چک مغازه را روز بعد تحويل وچک دوم به مبلغ پانزده ميليون را ازبنگاه تحويل بگيرد بعد چند روز ادعاي مغمونيت داشته ومغازه را که۹۵درصد درحضور نماينده مشاور املاک طي دو شب خالي کرده دوباره وسيله ريخته درصورتيکه خيار غبن را از خود سلب نموده وچک ۱۵۰۰۰۰۰۰توماني نزد بنگاه بوده ومحل آن تامين است عدم حضور در دفترخانه را گرفته ام درصورت عدم حضور خسارت ۵۰۰۰۰۰۰تومان وبه ازاي هر روز ۱۰۰۰۰تومان ضرروزيان پيش بيني وبه طرف اين حق داده شده که با مراجعه به دادگاه درخواست انتقال سند بنام خود را نمايد قبلا شما فرموديد ميتوانم مغازه را بدست آورم اما در حال حاضر مالک بر عليه مستاجر خود (فروشنده)شکايت کرده وقصد گرفتن مغازه را دارد وقاضي هم جهت صدور حکم رضايت مالک رااجباري بيان کرده ومالک هم رضايت نمي دهدخواهشمندم مرا راهنماييکنيد وکيل هم دارم
پرسش :
 
دوست عزيز با توجه به اينكه وكيل داريد ومسلما با ملاحظه مدارك بهتر از من مي تواند شما را راهنمائي كند مناسب تر است از همان طريق پيگيري نمائيد .سربازي
پاسخ :
 

 
عبدی
نام :
 
وبا عرض سلام وخسته نباشيد
مغازه رادرتاريخ 1365/7/25بصورت
سرقفلي به مبلغ 130 هزار تومان با حق واگذاري به غير وبا تعهد مالک به عدم دريافت کرايه خريداري نموده ام باگذشت بيست سال اگرمالک مغازه را درخواست نمايد
ارزش مبلغ پرداختي اينجانب درحالحاضر چگونه محاسبه ميگردد
وباتوجه به تعهدمالک آيا ايشان ميتوانند کرايه درخواست نمايد
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
نیما
نام :
 
با سلام و تشكر از جنابعالي
خانم بنده بعد از 20 روزي كه در منزل مستقل بنده بودند بعلت پاره ای مشکلات بوجود آمده بصورت باكره منزل را ترك كرده و از آمدن امتناع مي كنند آیا مي توانند از حق حبس استفاده كنند .
جوابی که به من در سایت judiciarybar.net داده شد این است (((در صورت خودداري زوج از پرداخت مهريه زوجه مي تواند از حق حبس ولو از مضاجعه و تقبيل با شوهر خود استفاده نماييد. )))
در سايت معاونت آموزش قوه قضائيه چيزي غير از اينكه ایشان فرمودند من دیدم اميدوارم راهنمائيم كنيد و بفرمائيد به كدام روش در دادگاهها اعمال نظر مي شود و آيا من مي توانم به آن استناد كنم یا خیر .

سوال و جواب از سایت معاونت آموزش قوه قضائيه . « آيا زوجه ميتواند پس از بذل تمكين و ناتوانى زوج از ازاله بكارت در قبال درخواست تمكين مجدد از سوى زوج، آن را منوط به اخذ مهريه نموده از حق حبس استفاده نمايد ؟»

الف - نظر اكثريت : مستفاد از مواد 1085 و 1086 قانون مدنى تمكين به معناى خاص اعم از مضاجعه و تقبيل و .... است و در فرض بذل تمكين اقدام زوجه، مسقط حق وى از طلب مهريه قبل از تمكين است هر چند دخول نشده باشد.

ب - نظر اقليت : در فرض عدم دخول زوجه ميتواند از حق حبس استفاده نمايد، چون در صورت شك بقاى حق حبس استصحاب ميشود.
نشست (5) مدنى ** : نظر اكثريت نشست قضايى دادگسترى زنجان كه در بهمن ماه سال 1379 ابراز گرديده مورد تأييد است.
http://www.law-
training.org/Root/publication/books/content/0020/inter111438.aspx و با

توجه به اينكه بودن خانم در منزل بنده به مدت 20 روز مگر به منزله بذل تمكين نيست ؟ ودر جواب فوق صراحتا اشاره دارد هرچند دخول نشده باشد حق حبس مسقط است و با توجه به مورد بالا منظور از (نشست (5) مدنى ) چيست آيا به منزله قانون و يا وحدت رويه بوده و محاكم ملزم به رعايت موارد فوق هستند يا خير .
در ضمن خانم با وجود عدم ازاله بکارت کل مهر را ميتوانند خواهان باشند يا نصف آن را با تشكر

پرسش :
 
با سلام همانگونه كه ملاحظه مي فرمائيد موضوع اختلافي است برخي از حقوقدانان معتقدند دخول را شرط مي دانند وبرخي تمكين خاص را شامل مضاجعه وتقبيل نيز مي دانند از اينرو در اينكه با فرض اعلامي آيا حق حبس ساقط گرديده يا نه اختلاف اساسي وجود دارد .با توجه به نظر اكثريت بودن همسرتان در منزل شما تمكين محسوب وحق حبس ساقط گرديده است. منظور از نشست 5 و...در پاسخ دريافتي شما نشست قضائي قضات شهرستان ...است كه نتيجه در كمسيوني در تهران مجددا بررسي مي گردد وصرفا جنبه مشورتي دارد ودادگاه ها الزامي به تبعيت از آن ندارند.با عدم ازاله بكارت نصف مهريه به ايشان تعلق ميگيرد.سربازي14/8/85
پاسخ :
 

 
محسن رحمانی
نام :
 
با سلام
اینجانب یک دستگاه آپارتمان را جهت خرید مبایعه نامه امضاء کردم و مبلغ ۴میلیون از ۳۵۰۰۰۰۰ تومان ثمن معمله را به مالک پرداخت نمودم ولی مالک به جهت اینکه سندش ۳۸۰۰۰۰۰ تومان در رهن بانک مسکن بود و ۴ میلیون من را هم خورده بود نتوانست در روز محضر سند را آماده کندو من عدم حضور مالک را گرفتم حال می خواهم از مالک شکایت کنم تا ملک را به نامم کنم خسارت ۴میلیون عدم حضور و روزی ۵۰هزار تومان که در مبایعه نامه قید شده است را از ثمن معامله کسر کنم علاوه بر آن تمامی خرجهای قضایی و ... را نیز می خواهم از ثمن معامله کم کنم
خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید تا هرچه سریعتر به هدف خود برسم
پرسش :
 
جناب آقای رحمانی ظاهرا مبایعه نامه شما کامل است لطفا برای راهنمائی که ضرورتا با ملاحظه مبایعه نامه امکان پذیر است تماس بگیرید.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
ياري
نام :
 
باتقديم احترام .حدود يك سال ميباشد كه در دادگاههاي خانواده كرمانشاه گرفتار ميباشم و ميخواهم زنم را طلاق بدهم و نه ماه گذشت تا دادنامه عدم سازش صادر شد ولي ‌‌بعد از نوزده روز طرفم به راي دادگاه بدوي اعتراض نمود كه بدون در نظر گرفتن خواسته ام مبني بر عدم طلاق و جدايي راي صادر شده است لايحه اي تهيه و به دادگاه دادم كه حق طلاق يك طرفه برابر ماده قانوني با مرد است و حاضرم حق و حقوق قانوني زوجه را بدهم حال با عنايت به اينكه بنده كارمند يكي از ادارات دولتي بوده و از نظر زماني و روحي رواني اين قضيه تاثير بدي روي من گذاشته ميخواهم بدانم كه چه مدت طول ميكشد تادادگاه تجديد نظر حكم جديد را صادر نمايدوبا توجه به عدم توانايي ام در دادن نقدي مهريه دادگاه اوليه چه مدت زمان ميبرد كه درخواست تقسيط را قبول نمايد كه از ماده ۲ رهايي يابم در ضمن ميزان مهريه ۲۷۵ سكه تمام بهار آزادي است و حقو قم ۲۵۵۰۰۰ تومان.قاضي آيا ميتواند ماهيانه ۱ سكه برايم ماهيانه مقرر كند.و تا آخر حكم قطعي چقدر زمان ديكر مانده وآيا در صورت مشخص شدن ميزان دادن ماهيانه مهريه حتي درصورت اعتراض مجدد زوجه ميتوانم او را تا حكم جديد دادگاه تجديد نظر طلاق بدهم.خداوند نگهدار شما باشد.















پرسش :
 
دوست عزيز مدت زمان رسيدگي نا مشخص است ونمي توان زماني را يراي آن تعيين كرد.نحوه تعيين اقساط بر اساس تشخيص قاضي صادر كننده راي است كه با توجه به تمكن مالي تعيين مي شود .احكام تا قطعي نشود قابل اجرا نيست.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
عبدالله ضیایی
نام :
 
با پوزش فراوان
وبا عرض سلام وخسته نباشید
مغازه ای رادرتاريخ 1365/7/25بصورت
سرقفلی به مبلغ 130 هزار تومان با حق واگذاري به غير وبا تعهد مالک به عدم دريافت کرايه خريداري نموده ام باگذشت بيست سال اگرمالک مغازه را درخواست نمايد
ارزش مبلغ پرداختي اينجانب درحالحاضر چگونه محاسبه ميگردد
وباتوجه به تعهدمالک آيا ايشان ميتوانند کرايه درخواست نمايد
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
jazayeri
نام :
 
با سلام خدمت استاد ارجمند جناب سربازی
ضمن تشکر از راهنمائیهای راسخ ومتین حضرت عالی وهمکاران گرامیتان حقیر خواستار راهنمائیهای سودمند حضرت عالی در خصوص مشکلم هستم
حقیر بعد از خرج حدود 4 میلیون تومان هزینه تدارکات جشن عروسی وخرید تمامی وسایل زندگی پدر خانمم دو بار مراسم را در لحظات آخر با دلایلی واهی وبی منطق بهم زده ودر بار آخر اعلام عدم موافقت با شروع زندگیم با دخترش کرده وقتی از ایشان خسارتهای متحمله از بهم زدن مراسم را خواستم که دخترش را طلاق بدم موافقت نکرد وبا عدم آگاهی از قوانین مجبور شدم اظهار نامه تمکین بدهم که بلافاصله تمکین را مشروط بر گرفتن نصف مهریه که مهریه کامل 313سکه بود واستفاده از حق حبس( ماده 1085 )کرد من با حقوق 180هزار تومان در یک شرکت با قرارداد موقت کار میکنم که میخواهم اعسار بدهم ودرخواست قسط بندی کنم یعنی با این کار میخواهد فشار به من بیاورد ودخترش را طلاق بدهم ایشان هم یک وکیل با پولی که به دخترش دادم علیه من گرفته، بار سنگینی از این مساله متحمل شدم سئوال من از حضرتعالی راه قانونی وممکن برای اخذ مجوز ازدواج مجدد از دادگاه چیست؟ حالا که خانمم از پدرش پیروی میکند وهم وغم ایشان گرفتن یک پول مفت از من است من هم میخواهم ازدواج کنم واز این راه فشار به آنها بیاورم واین هم معقول نیست چند سال منتظر باشم تا قسط تمام شود وبعد ببینیم خانم تشریف فرما شوند یا خیر عاجزانه درخواست یک راه حل برای این معضل خانمانسوز جوانهای امثال من که فریب مهریه سنگین را خورده اند مساله آخر در صورت ازدواج مجدد زوج به هر دلیل زوجه حق طلاق پیدا خواهد کرد آخه این راه حل مناسب برای اعطای ازدواج مجدد برای زوجه غیر متمکنه است؟این حق طلاق با چه شرایطی است آیا طلاق خلع است؟با این توصیف قانون عملا حق طلاق را به زن داده است ویک فرجه بزرگ برای گسترش معذل ببخشید در نتیجه مطلب باید سر درب دفاتر ازدواج نوشته بشه اعطای وام بلاعوض برای خانمها !!!خواهشا جواب سئوالهایم را بدهید
پرسش :
 
آقاي جزايري عزيز سلام صرفنظر از اينكه پس از تقسيط مهريه وپرداخت قسط اول حق حبس موضوعيت خود را از دست ميدهد وزوجه مكلف به تمكين مي شود.با قوانين موجود وشروط مندرج در عقدنامه كه ظاهرا به امضاي جنابعالي نيز رسيده است پس از ازدواج زوج زوجه مي تواند تقاضاي طلاق نمايد.متاسفانه قانونگذاران ما در تصويب قوانين به نظرات اساتيد حقوق توجه لازم را نداشته اند واين امر باعث تصويب قوانيني گرديده كه نه حقوق زنان ونه حقوق مردان رعايت نشده است .در هر صورت فقط مي توانيم بگوئيم متاسفيم.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
كامران وكيل
نام :
 
با سلام و تشکر فراوان.
بنده سال گذشته ازدواج کردم. چون معتقد به تعيين مهريه نبودم و همسرم هم با عدم تعيين مهر موافق بود. قرار شد براي تامين نظر خانواده همسرم تعداد ۲۵۰ سکه بعنوان مهريه تعيين شود سپس ايشان با حضور در دفتر اسناد رسمي کل مهريه را بذل نمايد.
هم اکنون ماههاست که به هر دفترخانه اي مراجعه ميکنم از تنظيم اقرارنامه امتناع ميکنند و در يک مورد ۱ ميليون تومان وجه براي تنظيم اقرارنامه مطالبه نمودند!
آيا قصد کار خلاف قانوني دارم؟
بحمدالله در زندگي هيچ مشکلي با همسرم ندارم اما وجود ديني بر خلاف رضايت و توافق انجام شده به نام مهريه را نيز صلاح نميدانم.
لطفاْ بنده را راهنمايي فرماييد
با تشکر.
پرسش :
 
خیر خواسته شما خلاف قانون نیست. ومنع قانونی برای انجام آن وجود ندارد وهزینه مطالبه شده غیر قانونی است .سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
مریم
نام :
 
همسر بنده مدت ۳ سال در يک باشگاه ورزشي مشغول بوده اند در حاليکه دبير آموزش و پرورش و داراي حسن اخلاق مي باشند و براي جبران هزينه هاي خانواده مجبور به اين کار شده اند و مزاياي کمتر از قانون دريافت مي نمودند اخيرا از کار اخراج شده اند بدون دريافت مزاياي قانوني و تصفيه حساب و ايشان به اداره کار مراجعه و تقاضاي حقوق قانوني مي نمايند و طرف شکايت در هيات تشخيص محکوم مي شود بنابراين ايشان با تنظيم لايحه اي او را متهم به انواع خلاف ها از جمله روابط نا مشروع و فساد اقتصادي مي نمايند و سفته اي که از ايشان جهت ضمانت کار دريافت نموده اند را به اجرا مي گذارند حال با توجه به اينکه بسيار خلاصه مسله را بيان نمودم و ايشان به سلامت اخلاق و ايمان مشهور مي باشند سوالم از شما اينست که ۱- در سفته قيد نشده است که جهت ضمانت کار ي است آيا سفته اجراپي مي شود ۲- ايشان احتمالا شخصي را جهت اتهام زنا به ايشان اجير نموده اند و يا شاهدي بياورند همسر بنده چگونه مي توانند بي گناهي خويش را ثابت کنند ۳- ما چگونه بايد دادخواست را تنظيم کنيم و به کجا مراجعه کنيم آيا مراجع حل اختلاف کمکي مي توانند داشته باشند . از شما خواهش مي کنم که هر چه سريعتر پاسخ دهيد تا بي گناهي به دليل عدم آگاهي از قانون محاکمه نشود . انشاالله خداوند توفيق و عوض دهد.
پرسش :
 
خواهر عزيز اگر در مورد تضميني بودن سفته دليلي نداشته باشيد قابل وصول است اقدامي نمي توانيد بكنيد براي توضيح موضوع لطفا با من تماس بگيريد. اما در مورد اتهام زنا نگران نباشيد شاهد يا زني كه به دروغ مدعي باشد چيزي را نمي تواند اثبات كند لازم نيست دادخواستي در اين مورد بدهيد براي رفع نگراني تماس بگيريد.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
عبدالله ضیایی
نام :
 
مغازه رادرتاریخ 1365/7/25ب مبلغ 130 هزار تومان با حق واگذاری به غیر وبا تعهد مالک به عدم دریافت کرایه خریداری نموده ام باگذشت بیست سال اگرمالک مغازه را درخواست نماید
ارزش مبلغ پرداختی اینجانب درحالحاضر چگونه محاسبه میگردد
وباتوجه به تعهدمالک آیا ایشان میتوانند کرایه درخواست نماید
پرسش :
 
متوجه منظورتان نمي شوم خريد مغازه,اجاره,ارزش فعلي مغازه ؟!لطفا توضيح دهيد.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
اللهیار
نام :
 
باسلام و خسته نباشید،در مادۀ واحده قانون طلاق مصوب 28 آبان 1371 مجمع تشخیص مصلحت در تبصرۀ 6 پیش شرط اجرای بندهای الف یا ب را عدم وجود شرط مالی ضمن عقد ذکر کرده که بنظر میرسد بند الف عقدنامه های بعد از سال 1363 (شرط تنصیف اموال) مانع از اجرای بندهای الف یا ب مذکور در تبصرۀ 6 ماده واحده میباشد.حال سؤال من این است که اگر طلاق بدلیل عدم تمکین و بدرخواست زوج باشد (در عقدنامه شرط تنصیف وجود دارد) به زوجه نصف اموال و اجرت المثل تعلق میگیرد یا خیر.
متشکرم
پرسش :
 
دوست عزيز به نكته مهم وظريفي اشاره فرموده ايد ,هر چند اينجانب معتقدم شرط تنصيف اموال زوجه كه در عقد نامه ها درج شده شرطي باطل وبلا اثر است كه در جاي خود يعني مقاله اي بدان پرداخته ام واگر مطابق اين اعتقاد بخواهم پاسخ دهم پيش شرط مفروز شما منتفي خواهد بود اما بر فرض صحت شرط تنصيف: اولا شرط تنصيف بدليل تخلف زوجه از وظايف همسري منتفي بوده وزوجه بر اساس آن حقي ندارد.ثانيا: بايد پذيرفت كه تبصره 6ماده واحده مورد اشاره جنابعالي نه تنها امتيازي به زن نداده است بلكه موانع مهمي در راه استيفاي حق به وجود آورده است حقي را كه زن مي تواند بي هيچ قيد وشرطي به استناد ماده 336قانون مدني بخواهد تبصره 6منوط به درخواست شوهر براي طلاق,بيگناهي زن در شكست خانوادگي, عدم امكان سازش و طلاق نموده است. حتي اگر معتقد نباشيم كه منظور از پيش شرط مندرج در تبصره 6ومورد نظر شما, توافق زوجين در خصوص حق الزحمه كارهائي است كه بر عهده زوجه نمي باشد , بوده به دليل تخلف زوجه از شرايط مندرج در تبصره 6 .وي حقي در اجرت المثل هم نخواهد داشت.سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
مسعود
نام :
 
آپارتماني را ۴ سال قبل اجاره داده و هر ساله قرارداد را تمديد نموديم ۰ با پايان يافتن زمان آخرين تمديد تقاضاي تخليه نمودم ۰ بعد از عدم تخليه توسط مستاجر به حل اختلاف مراجعه ودستور تخليه گرفتم۰ ليكن مستاجر به بهانه اجاره ملكي ديگر مبلغ ۱۰۰۰۰۰۰ تومان از۱۵۰۰۰۰۰تومان قرضالحسنه را از من گرفت ولي خانه را تخليه نكرد۰حالا دادسرا براي اجراي حكم تخليه كل مبلغ ۱۵۰۰۰۰۰تومان را ميخواهدو از طرفي براي باز پسگيري ۱۰۰۰۰۰۰تومان چكار ميتوانم بكنم؟
پرسش :
 
اگر دلايلي براي پرداخت 1 ميليون تومان داريد براي اينكه سريعتر به نتيجه برسيد مبلغ 5/1ميليون را به حساب سپرده دادگستري واريز وتقاضاي توقيف وجه مذكور را براي مطالبات خود وخسارات وارده بنمائيد تا حكم تخليه اجرا شده وبا توقيف وجه مذكور به ادعاي شما رسيدگي شود.سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
فخرالدین
نام :
 
همسرم قريب دوسال است ضمن بردن
تمام اموال وفرزندانم يک پسرده ساله و
يک دختر۱۵ساله درمنزلي که توسط پدرش تهيه وخريداري گرديدزندگي ميکندوازمن تمکين نميکندداخواست عدم
تمکين دادم خواهشمندم است نحوه دفاع ونوشتن لايحه راابلاغ وراهنمايي فرمايند باتشکروسپاس فراوان
پرسش :
 
دوست عزيزنحوه تنظيم لايحه يا دفاعيه مستلزم اطلاع دقيق از شرايط ومدارك ومستندات دعوي و...است مناسب تر اين است كه يا تماس بگيريد يا اينكه حضورا مراجعه نمائيد.سربازي12/9/85
پاسخ :
 

 
najafi
نام :
 
احتراما باستحضار می رساند که اینجانب در تاریخ ۸/۹/۸۵اقدام به خرید یک باب مغازه به قیمت 20میلیون تومان نموده ام و در قبال آن یک قطعه زمین و مبلغ 9 میلیون تومان به فروشنده پرداخت نموده ام و زمین را نیز بنام طرف مقابل زده ام لازم به ذکر است که این معامله قطعی عنوان شده است ودر قولنامه قید شده است که فروشنده متعهد میگردد که تا تاریخ ۱۶/۹/۸۵ مغازه را به نام خریدار بزند ولی این کار را انجام نداده است و اینجانب را معطل نموده است و من نتوانستم بخاطر این مسئله مغازه را به شخص دیگری بفروشم . 1- آیا با استناد به این قضیه میتوانم این معامله را باطل اعلام کنم و به پول و زمین خود برسم ؟ 2- راهی جهت ابطال این معامله وجود دارد؟
با توجه به اینکه از بندهای معامله چنین میباشد.1- چنانچه خریدار یا فروشنده از انجام معامله خود داری نماید و در تاریخ مقرر در دفتر اسناد رسمی برای امضا سند حاضر نشود متعهد است علاوه بر پرداخت وجه التزام ماده 2 حق دریافت بیعانه را نیز ندارد.
2-چنانچه فروشنده در تاریخ مقرر حاضر به انجام معامله نشود متعهد است علاوه بر رد مبلغ دریافتی فوق مبلغ-------- ریال نیز بابت وجه التزام عدم انجام تعهد به خریدار بپردازد.
پرسش :
 
با توجه به شروطي كه برشمرده ايد حق فسخ معامله را نداريد بلكه مي توانيد وجه التزام وخسارت والزام وي به انجام تعداتش را بخواهيد .مگر اينكه شروط ديگري در قرارداد باشد .سربازي16/9/85
پاسخ :
 

 
محمد خوشکام
نام :
 
بسم الله الرحمن الرحيم

با عرض سلام :

۱ . ایجاد خلاف ساختمانی در مغازه ( خراب کردن یک متر دیوار که در امتداد درب مغازه و حایل بین مغازه و خیابان است ) چه عواقبی ممکن است در پی داشته باشد ؟

۲ . آیا رضایت یا عدم رضایت همسایه طبقه فوقانی در کاهش یا افزایش عواقب مذکور تاثیر دارد ؟

۳ . آیا در صورت انجام چنین تخلفی ( حذف دیوار ) احتمال پلمپ شدن درب مغازه از طرف مراجع قانونی بوجود خواهد آمد ؟

( توضیح : منظور بنده از عواقب.جرایم و مجازاتهای احتمالی اینگونه تخلفات است . )

برای شما آرزوی سلامتی و توفیق استمرار این روند را دارم.
پرسش :
 
دوست عزيز براي اطلاع از ضوابط تغيير بنا با توجه به آئين نامه ها ودستورالعملهاي جديد اطلاع دقيقي از عواقب آن ندارم توصيه مي كنم قبل از هر اقدامي به شهرداري منطقه مراجعه وكسب اطلاع نمائيد.سربازي26/9/85
پاسخ :
 

 
هومن
نام :
 
با سلام خدمت شما

میخواستم بدونم که آیا عدم توانای از پرداخت یک جا و کامل مهریه زندان دارد؟

ایا زن بدون اجازه شوهر میتواند مشغول بکار شود؟
پرسش :
 
خير عدم بر فرض مذكور دادگاه با تقاضاي محكوم عليه به اعسار وي رسيدگي وحكم به پرداخت قسطي مهريه خواهد داد با پرداخت اقساط زندان منتفي است. در صورتيكه اشتغال وي منافي مصالح خانواده باشد شوهر مي تواند از طريق دادگاه مانع شود.سربازي5/10/85
پاسخ :
 

 
وحيد درستي
نام :
 
اگر بعد از عقد ازدواج زوج به موجب سند جداگانه متعهد شود که ترک انفاق نکند در غير اين صورت زوجه وکيل خواهد بود خود را مطلقه کند اولا ايا زوج مي تواند زوجه را از وکالت عزل کند ؟ثانيا ايا صرف تعهد زوج به عدم ترک انفاق عقد لازم محسوب مي شود يا شرطي است که بايد در ضمن عقد لازم ديگري بيايد؟
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
مهدي
نام :
 
حق فسخ به ورثه به ارث رسيده و تعدادي از ورثه ميخواهند از حق فسخ خوداستفاده نموده و عقد را فسخ نمايند و اين در حاليست که برخي از وراث مايل به فسخ عقد نيستند حال حکم قضييه چيست و وراثي که ميخواهند قرارداد را فسخ نمايند در صورت عدم موفقيت در جلب رضايت ساير وراث بايد چگونه عمل نمايند ؟
پرسش :
 
هر يك از ورثه به نسبت سهم خود از خيار فسخ برخوردار است چنانچه همگي توافق بر فسخ نمايند مي توانند فسخ كنند والا هر گاه حتي يكي از ورثه معامله را امضاء يا حق فسخ را ساقط نمايد ديگران نيز حق فسخ ندارند زيرا خيار فسخ امري است بسيط وتجزيه ناپذير واجراي آن به تبعيض موجب ضرر طرف مقابل ميشود.بنا بر اين اگر وارثي از حق فسخ را ساقط كند بقيه نمي توانند آنرا اعمال نمايند.سربازي12/10/85
پاسخ :
 

 
علي قديمي
نام :
 
با سلام
در سال ۱۳۸۳ يک باب آپارتمان پيش خريد کردم. در شهريور همان سال خانه را تحويل گرفتم. قرار محضر ما هم در زمان تحويل آپارتمان بود. وليکن به دلايلي چون عدم دريافت پايان کار پس از چندين بار تمديد زمان محضر تا حال حاضر به تعويق افتاد. يک بار هم به دادسرا شکايت کردم ولي قاضي حکم داد که بنده بايد ابتدا آپارتمان را که با وام مشارکت مدني بانک مسکن ساخته شده‌ فک رهن کنم و سپس پايان کار آن را هم بگيرم و ... کاري که اصلا براي من و فروسنده امکان پذير نيست. حالا هم با بانک که وام مشارکت مدني گرفته توافق کرده که ۶ ميليون وام هم که فروش تدريجي نام دارد به نام ما بزند. در حالي که مشخص نيست بتواند پايان کار بگيرد و واحد را تفکيک کند. من هرچند از واحد استفاده مي کنم و در تملک من است ولي قانونا من مالک آن خانه محسوب نمي شوم و نمي توانم خانه ام را بفروشم. حال تکليف من چيست؟ فروشنده نه مي تواند سند بزند و نه خانه را به قيمت روز از من مي خرد؟ تکليف چيست؟
پرسش :
 
درست است كه ماده 22قانون ثبت شما را مالك نمي شناسد ليكن با همان قولنامه مي توانيد آپارتمان را بفروشيد مي توانيد الزام مالك را به تنظيم سند بخواهيد واگر نتوانست يا نكرد خسارت مطالبه كنيد .براي اطلاع كاملتر از اقداماتي كه مي توانيد بكنيد با مدارك مربوطه علي الخصوص قولنامه به وكيل مراجعه كنيد.سربازي12/10/85
پاسخ :
 

 
پدرام
نام :
 
با سلام و عرض ادب
بنده بدليل اختلاف با همسرم ‌‌،وکیل اختیار کرده و با ایشان مشورت کرده و مشکلاتم را عنوان نمودم .
ایشان عنوان کردند چون همسر شما به بیماری هپاتیت مبتلا است می توانید از ایشان تحت عنوان تدلیس شکایت کنید. قرار کلیه کارها را ایشان پیگیری کند و با حق الوکاله 1000000تومان.
مشکل اینجاست ایشان اصلاپیگیری نمی کند و فقط یکبار در دادگاه حاضر شده و برای پرونده های دیگر نظیر جهیزیه و نفقه و عدم تمکین و ... خودم پیگیری می کنم.خواهشمنداست راهنمائی بفرمائید چه کار کنم ؟
آیا می توان از راه قانونی این موارد را پیگیری کرد؟
در ضمن من سال 81 عقد کردم و سال 84/12 هم عروسی کردم و دو ماه بعد متوجه بیماری همسر شدم.
پرسش :
 
دوست عزيز بنده اين حق را براي خود نمي بينم كه بدون اطلاع دقيق از اقدامات وكلا در مورد پرونده هايشان اظهار نظر كنم اما اين توضيح را ضروري مي بينم كه حق الوكاله براي هر پرونده جداگانه تعيين مي شود چون وكيل بايد براي هر پرونده وكالتنامه جداگانه تنظيم وماليات جداگانه اي بپردازد بنابراين وكيل شما وظيفه اي در پيگيري ساير پرونده هاي شما ندارد.با توجه به اينكه وكيل داريد ومسلما از جزئيات مشكل شما مطلع است بهتر است از راهنمائي ايشان استفاده كنيد.سربازي9/10/85
پاسخ :
 

 
علی
نام :
 
با سلام
من چند روز قبل نيز مشکلم را مطرح کردم ولي پاسخي نگرفتم. لطفا راهنمايي کنيد.
-----------------
اينجانب در تاريخ اول آبان 85 آپارتماني را در تهران خريداري کردم و هنگام نوشتن قولنامه در بنگاه يک سوم مبلغ را نقداً پرداختم. قرار بر اين شد که مبلغي را در تاريخ 20 آبان بپردازم و مابقي آن را هم وام 18 ميليوني بانک مسکن، پس از فک رهن وام فروشنده و ارائه مدارک آپارتمان مذکور توسط فروشنده به اينجانب، در دفتر اسناد پرداخت کنم.

فروشنده پس از چند روز فک رهن مي کند اما وقتي به شهرداري منطقه جهت گرفتن پايان کار مراجعه مي کند، شهرداري کاربري آپارتمان مذکور را فضاي سبز عنوان مي کند و مي گويد که در حال ارسال نامه تغيير کاربري به کميسيون ماده 5 شهرداري مرکز هستيم و اين ارسال در تاريخ 23 آبان عملي مي شود. اما هر بار که از فروشنده نتيجه را مي پرسيم خبري از حل مشکل نيست. آنطور که از طريق دوستانم پرس و جو کرده ام شايد يک سال طول بکشد تا تغيير کاربري بدهند.
لازم به ذکر است که آپارتمان 40 واحدي مربوط به تعاوني ناجا بوده کمتر از دو سال از ساخت آن مي‌گذرد و فروردين امسال سند قطعي خورده و گويا از مرداد امسال چنين اتفاقي در شهرداري اعلام شده است.

قرار ما براي سند زدن 5 آذر بوده (حداکثر با 15 روز تاخير به خاطر آماده شدن وام بانکي). تماسهاي تلفني اينجانب و حتي بنگاه مربوطه جهت آوردن فروشنده براي حل مشکل و توافق نتيجه‌اي نداشته است. بنده در تاريخ فوق به همراه مبلغ باقيمانده (به غير از وام)، به دفترخانه مربوطه مراجعه و اعلام عدم حضور نمودم. لازم به ذکر است که قولنامه ما رسمي بوده و مبلغ نصف پيش پرداخت بابت ضرر و زيان عدم حضور در آن قيد شده است.

حال با توجه به اينکه آپارتمان مذکور در تصرف مستاجر ايشان مي باشد و قيمت ملک در اين مدت افزايش زيادي داشته حتي بيشتر از مبلغ ضرر و زيان، نمي توانم آنرا فسخ کنم. از طرفي فروشنده هم که با مقداري از پيش پرداخت فک رهن نموده تا به حال صحبتي از فسخ مطرح ننموده است. مي‌خواهم از بلاتکليفي بيرون بيايم.

به نظر شما آيا همچنان منتظر بمانم (با توجه به اينکه وام 18 م تا پايان بهمن ماه است و پس از آن ممکن است تمديد نشود) يا پيگيري حقوقي کنم؟ در اين صورت آيا مي‌توانم مبلغ ضرر و زيان را مطالبه کنم بدون اينکه در اصل معامله خدشه‌اي وارد شود؟ (با توجه به بند مربوطه در قولنامه رسمي)
و آيا مي‌توانم بابت ديرکرد تحويل، ادعاي خسارت نمايم؟
آيا مي‌توانم ايشان را الزام به سند زدن نمايم؟
لازم به ذکر است در صورتي که مبلغ ضرر و زيان از مبلغ کل کسر شود و با فروش وام 18 ميليوني احتمالا بتوانم مبلغ باقيمانده را نقدي بپردازم.
در صورتي که پيگيري حقوقي نمايم تخمين شما از زمان رسيدن به هدف و درصد احتمال موفقيت با توجه به مدارک موجود چقدر است؟
در صورت مثبت بودن چگونه بايد اقدام قضايي کنم؟ و در صورت منفي بودن بهترين راه چيست؟
با تشکر از شما
پرسش :
 
اجمالا لازم است بدانيد شما مي توانيد بدون فسخ معا مله خسارت تعييني را مطالبه كنيدوالزام ايشان را به تنظيم سند وخسارات دادرسي از جمله حق الوكاله وكيل را بخواهيد. زمان دراختيار دادگاه وروند كار است.سربازي12/10/85
پاسخ :
 

 
حسين
نام :
 
با سلام
مردي با ايجاد ضرب و شتم با همسرش چندين بار آنها را از خانه بيرون كرده است و با توجه به وضع مالي خوب تهديد به طلاق و عدم پرداخت حق و حقوق زن مي كند در ضمن مدت ۶سال تمام حقوق ماهيانه زن را گرفته و در امور زندگي خرج كرده است.حال اين زن چگونه ميتواند حق خود رادريافت كند و چقدر ؟ لطفا راهنمائي كنيد
با تشكر
پرسش :
 
مسلما مرد چنين حقي ندارد در مورد ضرب وشتم زن مي تواند به دادسراي محل مراجعه واز شوهرش شكايت نمايد .در مورد حقوق ماهيانه زن مي تواند از طريق دادگاه حقوقي دادخواست تنظيم و استرداد وجوه مذكور را بخواهد .توصيه مي كنم اگر در تهران هستيد با تلفن هاي سايت تماس گرفته و وقت حضوري بگيريد والا به يك وكيل در شهر محل سكونت مراجعه وجزئيات موضوع را با وي در ميان بگذاريد تا به صورت كامل ودقيق راهنمائي تان كند.سربازي20/10/85
پاسخ :
 

 
kamran_r
نام :
 
با سلام اولا آيا احکام مدني شامل مرور زمان ميشود مثلا پس از صدور گواهي عدم سازش و مراجعه به دفاتر طلاق و ارايه ان به دفاتر و در نهايت پشيمان شدن از طلاق ميتوان پس از گذشت چند وقت مجددا به دفاتر براي احظار مجدد رجوع کرد
دوما در صورت طلاق اگر زن از خانه شوهر نرود چه کار بايد کرد ؟ با تشکر
پرسش :
 
احكام حقوقي نوعامشمول مرور زمان نمي شود اما موردي را كه سوال فرموده ايد مستثني است اعتبار گواهي عدم امكان سازش به موجب قانون 3 ماه از تاريخ قطعيت است .بعد از گذشت مدت مذكور چنانچه حكم اجرا نشده باشد بايد به دادگاه مراجعه ومجددا تقاضاي طلاق شود.راحت ترين راه تعويض قفل درب منزل است.سربازي30/10/85
پاسخ :
 

 
پگاه
نام :
 
باسلام‌‌.ما خانه اي را با مبايعنامه و از طريق بنگاه خريده ايم (به شرط وام مسکن)همه پول خانه پرداخت و فقط وام باقي مانده بود .تاريخ حضور در محضر۲۸/۸/۸۵بود ولي وام بانکي به دلايل گرفتن استعلام و کارهاي بانکي ۱۹/۱۰/۸۵ حاضر شد(امتياز وام در تاريخ ۲۹/۷/۸۵رسيده بود)و در تاريخ مذکور در مايعنامه نيز هيچکس در محضر حاضر نشده بود(فروشنده گواهي عدم حضور ندارد) و در تاريخ ۱۹/۱۰/۸۵که نماينده بانک و خريدار و فروشنده در محضر حاضر شدند فروشنده به بهانه دير شدن و با درخواست ۳ ميليون وجه ا ضافي از امضا سر باز زد. سوال من اين است که آيا فروشنده حق چنين کاري را دارد و قانون از کدام طرف حمايت خواهد کرد؟
پرسش :
 
خير چنانچه وي نيز در تاريخ توافق شده 28/8/ 85 در محضر حاضر نشده و گواهي عدم حضور در يافت نكرده باشد چنين حقي ندارد.شما مي توانيد از طريق اظهارنامه وي را جهت تنظيم سند در تاريخ معيني به دفتر مورد نظر دعوت كنيد اگر نيامد گواهي عدم حضور وي را گرفته والزام وي را به تنظيم سند از دادگاه با خسارات وارده از جمله هزينه هاي دادرسي وحق الوكاله وكيل را بخواهيد .سربازي22/10/85
پاسخ :